با پیامبر خدا در آخرین حج(۱۱)
- اولین سروده در ولایت علی!
پیامبر بعد از ایراد خطبه و معرفی علیعلیهالسلام به عنوان ولی بعد از خودش در حال پایین آمدن از جایگاه هستند که حَسّان بن ثابت شاعر معروف عرب از جمع کاروانیان بپا میخیزد و بالبداهه چنین میسراید:
یُنادیهم یومالغَدیر نَبیهُم
بِخُم و اسمَع بالرسولَ مُنادیا
فقال: فَمَن مولاکم و نبیکم؟
فَقالواوَ لَمیبدوا هُناکَ التعامیا
اِلهَکَ مولانا و اَنتَ نَبیّنا
وَلَمتَلق منّا فیالولایه عاصیا
فَقُل لَهُ: قُم یا علی فَانّنی
رَضیتُک مِن بَعدی اماماً و هادیا
فَمن کُنتُ مولاه فهذا وَلیّهُ
فکونوا له اتباع صدق موالید
هُناک دعا اَلّلهُم وال ولیه
و کن للّذی عادا علیاً مُعادیا۱
"در روز غدیر خم پیامبر این مردمرا دعوت میکند و چقدر ندای این پیامبر برای امت شنیدنی است!
پس فرمود: مولای شما و پیامبر شما کیست؟
و آن امت بدون آنکه تجاهل کرده و چشم بر هم نهند، گفتند: تو مولای مایی و تو پیامبر ماهستی، از میان ما مخالفی نخواهی یافت.
پس به علی فرمود: برخیز ای علی! خشنودم که تو بعد از من امام و هادی خواهی بود.
پسای مردم ! هر کسی که من مولای او هستم این علی ولی اوست.
بنابر این شما پیروان صدیق و از مولیان راستین او باشید.
آنگاه پیامبر چنین دعا کرد که خدایا ولی آن باش که ولایت او را دارد و با کسی که دشمنی کند با علی دشمن باش!
پیامبرخدا بعد شنیدن اشعار حسّان در حق او دعا کردند.
- شادباش به علی!
بزرگان و سران و شخصیت های بارز این کاروان بزرگ هر یک به خدمت علی میرسند و دستش را میفشرده و به او تبریک میگویند.
جمعیت زیادی نیز با دست نشاندن و دعا، ابراز ارادت و خوشحالی میکنند و تبریک میگویند.
نماز عصر اقامه میشود و همچنان مردم به ابراز ارادت و شادباش نزد علی میآیند.
- شکر و شادمانیدر ورود به مدینه!
دستور حرکت کاروان داده میشود. روزها و شبها به روال گذشته برای اقامه نماز و استراحت متوقف میشوند و گاه برای برداشتن آب و آذوقه اتراق میکنند. و به تدریج از انبوه آن کاسته میشود ولی هم چندان هزاران نفر همراه پیامبرند تا روز بیست و ششم ذیحجه به مدینه نزدیک میشوند و از دور دیوارهای شهر نمایان میشود. وقتی پیامبر دیوارهای مدینه را مشاهده کردند، سه بار تکبیر گفتند و ا حمد خداوند گفتند و از نعمتها و وعدهایش چنین یاد کردند:
لااِلهَ اِلّاالله وَحدَهُ لاشَریکَ لَه،لهُالمُلک و لهُالحَمد،وَ هُوَ عَلیکُلّشَیءِِ قدیر،آیبونَ تائبون،عابِدون،ساجِدون لربّنا،حامِدون، صَدَقَ اللهُ وَعدَه و نَصرَ عبدَه و هَزُم الاَحزابَ وَحدَه"۲
خدایی جز الله نباشد که او را شریکی نیست. حکمرانی و سپاس تنها از آن اوست و او بر هر کاری تواناست، ما به سوی او باز میگردیم و توبه کنندگانیم. عبادتکنندگانی که تنها برای خداوند سجده میکنیم و حمد او گوییم.
خدایی که وعدهاش را محقق ساخت و بندهاش را یاری کرد و به تنهایی گروه کافران را مغلوب ساخت.
جمعیت انبوه با تنهای خسته از راه طولانی و مشقات سفر باز میگردند اما با روحهای سبک و قلبهای سرشار از شکر و شادی همراه پیامبرخدا وارد شهر شدند و مردمی که در انتظارشان صف کشیدهاند، از شوق دیدار پیامبر و عزیزانشان، قطرات اشک شوق بر گونههایشان غلطان و شکرانه هایشان را با حمد و گل و لبخند نثارشان میسازند.
- بردهای یمنی که کفن حبیب خدا شدند!
روزها از سفر گفتند و شنیدند و از وقایع مهم آن خاصه از رخداد روز مبارک هیجدهم ذیحجه و سومین روز برگشت، حکایتها نقل کردند و در اطراف آن گفتوگو کردند. چنانکه شاهد تحرکات عدهای بودتد نغمههای دیگری ساز میکردند و خاطرشان را مکدر و افکارشان را نگران میساختند.
ماه اول سال یازدهم میگذرد، و در ماه دوم سال جدید پیامبر در بستر بیماری است و حرکتهای مشکوک فزونی میگیرد و سر انجام در واپسین ایام این ماه، تلخترین حادثه رقم میخورد و پیامبر خدا به دیدار محبوب میروند و به امر حضرت دو قطعه پارچه بُرد یمنی را که احرام حجش بود، کفنش قرار میدهند تا با خلعتی مبارک و شایسته که در ضیافت الهی بر تن داشت، در تشرف به لقاءالله بر قامت او بنشیند و بدرخشد!
السلام علیک یا رسولالله!
- حمید احمدی
- ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
- --------------------
- ۱- کفایهالطالب،ص۱۸
- ۲-صحیح مسلم، ج۴، ص۱۰۵و صحیح، ج۲، ص۲۰۴و ج۵،ص ۴۹.