لطائف قرآنی(۶)
●از مشرق رَحِم تا مغرب گور!
یکی پرسید که ابراهیم علیهالسلام در محاجه و مناظره با نمرود فرمود:
خدای من زنده کند و بمیراند.
"رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ"۱
نمرود گفت: من نیز چنین کنم
" قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ"
ابراهیم علیه السلام دلیلی دیگر بیان داشت و فرمود: خدای من آن است که آفتاب از مشرق برآرد و به مغرب فرو بَرَد
" فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ"
و اگر تو ادعای خدایی میکنی به عکس این کن.
"فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ"
بعضی چنین پنداشتند که حضرت ابراهیم علیهالسلام از پاسخ و دلیل نخست نمرود بگذشت. یعنی ردی و نقضی بر ادعا و دلیل نمرود نتوانست داد و لذا دلیل دومش را در نفی ادعای خدایی او طرح میکند.
پاسخ به این برداشت و پرسش همان باشد که در فیه ما فیه آمده است۲ که چنین باشد:
دیگران ژاژ خوائیدند۳، تو نیز ژاژ میخوائی! این یک سخن است در دو مثال، این را معانی بسیار است:
یک معنا آن است که حقتعالی تو را از کتم عدم[=جهان نیستی] در شکم مادر مُصوّر کرد
"هُوَ ٱلَّذِي يُصَوِّرُكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ"۴ و مشرق تو شکم مادر تو بود و از آنجا طلوع کردی و به مغرب گور فرو میروی. این همان سخن نخست اوست. به عبارت دیگر او یُحیی و یُمیت است، اکنون تو اگر قادری از مغرب گور بیرون آورده و به مشرق رحم باز گردان! این کار را هرگز بنده نتوان کرد.
- حمید احمدی
- ۲۸ فروردین ۱۴۰۴
- --------------------
- ۱- اشاره به آیه ۲۵۸ سوره بقره است که فرمود:"أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ"
- ۲- ر،ک: مولوی، فیه مافیه، فصل ۵۲
- ۳-سخن بیهوده و مهمل
- ۴- آلعمران،۶