همراه با پیامبر خدا در آخرین حج!(۱۲)
●پایان اعمال منا و حرکت به مکه یا اقامت در منا!
با نزدیکی غروب روز دوازدهم طبق آیه سوره بقره که بیان میدارد:
«فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَىٰ"
پس کسی که شتاب کند و اعمال را در دو روز انجام دهد. گناهی بر او نیست و هر که تأخیر اندازد نیز گناهی نکرده است. این حکم برای کسی است که پرهیزگار باشد.» کسانی که مایل بودند میتوانستند توقف در منا را پایان دهند و به مکه برگردند و هر کس مایل بود، شب سیزدهم بماند و روز سیزدهم پس از رمی جمرات سهگانه راهی مکه شود.
پیامبر خدا ماندن شب سیزدهم را اختیار میکنند و با غروب روز دوازدهم ذیحجه نماز مغرب و عشا را اقامه میکنند و آن شب مشغول جمعآوری اثاثیه میشوند تا مقدمات حرکت به سوی مکه را آماده کنند و پس از آن به استراحت میپردازند.
صبح روز سیزدهم نماز صبح را میخوانند و در این روز بر خلاف روز دوازدهم، پیامبر منتظر ظهر نمیشوند، چون قصد دارند قبل از ظهر از منا خارج شوند.
● رمی جمرات با آداب خاص
پیامبر از محل اقامت خود در کنار مسجد خیف بیرون میآیند و پیاده به سمت جمره اولی که در نزدیکی مسجد است، میروند و با هفت سنگ آن را رمی میکنند و در هر کدام تکبیر میگویند.
از آنجا به سمت جمره دوم میآیند و آن را هم با هفت سنگ رمی میکنند و با هر سنگی که پرتاپ میکنند تکبیر میگویند. سپس به سراغ جمره عقبه که کنار بلندی است،میآیند و روی به روی آن میایستند، در حالی که کعبه در سمت چپ حضرت و منا در سمت راست آن حضرت قرار دارد.
جمره عقبه را با هفت سنگ رمی میکنند و در هر بار تکبیر میگویند و از آنجا به خیمه خود باز میگردند. همه آماده حرکت میشوند.
● اسلام چیست؟
پیامبر خدا در آخرین لحظه خروج از منا سوار بر مرکب خود میشوند و می فرمایند:
«ما قَضی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَناسِکهُ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ، رَکبَ راحِلَتَهُ وَ أَنْشَأَ یقُولُ: «لا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إلّا مَنْ کانَ مُسْلِماً». فَقامَ إِلَیهِ أَبُوذَرٍّ الْغِفاری فَقالَ: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَ مَا الْإِسْلامُ؟ فَقالَ صلی الله علیه و آله: «الْإِسْلامُ عُرْیانٌ وَ لِباسُهُ التَّقْوی وَ زِینَتُهُ الْحَیاءُ وَ مِلاکهُ الْوَرَعُ وَ کمالُهُ الدِّینُ وَ ثَمَرَتُهُ الْعَمَلُ وَ لِکلِّ شَیءٍ أَساسٌ و أَساسُ الْإِسْلامِ حُبُّنا أَهْلَ الْبَیتِ"
"به بهشت وارد نمیشود، مگر کسی که مسلمان باشد.»
ابوذر میپرسد: یا رسول الله اسلام چیست؟
میفرمایند: «اسلام عریان است و لباس آن تقواست و زینت آن حیاست و ضابطه آن پرهیزکاری است و جمال آن دین است و ثمره آن عمل صالح است و برای هر چیزی اساسی است واساس اسلام محبت ما اهل بیت است.»
● عزیمت پیامبر به مکه
قبل از ظهر روز سیزدهم پیامبر خدا همراه با جمع زیادی از حجاج از منا به طرف مکه حرکت میکنند تا به بالای وادی «ابطح» میرسند و در «مُحصَّب» که همان محل توطئه قریش قبل از هجرت است، توقف میکنند. نماز ظهر و عصر را اقامه میکنند و در همانجا میمانند تا آنکه آفتاب غروب میکند و نماز مغرب و عشا را نیز در همینجا اقامه میکنند و سپس مختصری میخوابند.
● ورود به مسجد الحرام
صبح روز چهاردهم ذیحجه نماز صبح را اقامه میکنند و بعد از نماز حرکت میکنند و وارد منزلگاه ابطح میشوند و همان گونه که قبل از اعمال حج اعلام کرده بودند، بعد از بازگشت از منا نیز به خانههای مکه نمیروند و در همان خیمههای ابطح ساکن میشوند و در همین روز به مسجدالحرام و کنار کعبه میآیند و بعد عبادت و دعا و طواف به ابطح مراجعت میکنند.
●پاداش بیمانند حجگزاری!
رسول خدا در خیمه نشسته و در آن را برای ورود مردم گشوده است. یک نفر از چادرنشینان اجازه میگیرد و وارد خیمه رسولخدا میشود و عرض میکند: ای رسول خدا! من به قصد سفر حج بیرون آمدم، ولی دیر رسیدم و حج از دستم رفت. ثروتمند هستم. به من امر کنید از مالم کاری کنم که به ثواب حاجیان برسم.
پیامبر خدا نگاهی به او میکنند و میفرمایند:
«به کوه ابوقیس نگاه کن! اگر این کوه به صورت طلای سرخ از آن تو باشد و همه را در راه خدا بدهی، به آنچه حاجیان به آن میرسند نمیرسی.»
درنگی میکنند ومیفرمایند:
«آنگاه که حاجی اسباب سفر را آماده میکند، چیزی را برنمیدارد و نمیگذارد، مگر اینکه به خاطر آن ده حسنه برای او نوشته میشود و ده گناه از نامه عمل او پاک میشود و ده درجه برای او بالا برده میشود. آنگاه که سوار شتر میشود هر گامی که برمیدارد و میگذارد همین اجر به او داده میشود. آنگاه که طواف خانه خدا را انجام میدهد از گناهانش بیرون میآید. وقتی سعی صفا و مروه را انجام میدهد از گناهانش بیرون میآید.
وقتی در عرفات، وقوف میکند از گناهانش بیرون میرود. آنگاه که جمرات را رمی میکند از گناهانش بیرون میرود.
حضرت همچنان اعمال حج را برمیشمرند و درباره آن میفرمایند:
«از گناهانش خارج میشود.» با نگاهی تعجب انگیز میپرسند: «تو چگونه میتوانی به درجهای که حاجیان میرسند دست یابی؟!»
-------------
- منابع:
- ۱- طوسی، امالی، ص ۸۴؛ الکافی،ج۲،ص۴۶ .
- ۲-واقدی، مغازی، ج۲، ص۱۰۹۹؛ اخبار مکه، ج۲، ص۱۶۲
- ۳-تهذیبالاحکام، ج ۵، ص ۲۷۵و۴۵۷.
- ۴-تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۲۷۳.