از ضیافتالله تا لقاءالله!
خداوند سبحان برای آماده سازی بندگانش به حضور در بیت و بلد امنش و از آنجا برای دیدار با صاحب بیت، مردمان را به ضیافتی فراخواندند و بار عام دادند و ضیافتی یک ماهه برپا نمودند و این ماه را، ماه مهمانی همه بندگانش ماه رمضان قرار دادند و پایان این ضیافت را به ضیافتی دیگر که عصاره و شکوه آن ضیافت ماهانه است، بیاراست و عید فطرش نامیدند.
گویند آن روزه و عبادت و دعا، بهانه و تمرین و آماده شدن برای یک ضیافت بزرگ است. لذا عید فطر را عید ضیافت میخوانند.
از اینرو اهل عرفان و معرفت عید فطر را که از دو عید بزرگ اسلامی است، عید "ضیافت الله" میخوانند و بر این نظرند که خداوند این ضیافت را برقرار ساخته تا استعداد حضور برای عیدی که از آن به عید"لقاءالله " َیاد میشود، آماده کنند و شاید سِرِّ آنکه ماههای حج بعد عید فطر آغاز میشود، و در ادعیه مختلف ماه رمضان و عید فطر درخواست واحد"اللهم الرزقناحجَّ بیتکالحرام " با مضامین و تعابیر مختلف تکرار میشود، همین باشد.
چون آن مقدمه و مدخل برای این عید بزرگتر یعنی
عید لقاءالله که عید قربان باشد، است.
بدان جهت که حج و عید قربان و همه عالم هنوز از ولایت صاحب مقام خُلَّت ابراهیم خلیلالله برخوردار است.
چون هنگامی که ضیافت حج بر پا میشود حج گزار با دوبار احرام بستن و محرم شدن و تلبیه و تاکید بر عهد خویش و خلع هر آنچه ماسوی الله است، از خانه گذر میکند تا به صاحبخانه برسد. این تعلیم و آموزه جاوید حضرت ابراهیم علیهالسلام است که در روز دهم ذیحجه مقام لقایحق و مقام خُلَّت و خلیل اللهی او را از همه آنچه غیر خدا بود مصون ساخت و دور کرد.
حکیمان و اهل معرفت گفتهاند که این صبری که ابراهیم خلیل علیهالسلام در ذبح فرزند به کار بست و فرزند عزیزش را بدون هیچ بهانهجویی و بدون درخواست تأخیر یا تغییر، با آرامش و اطمینان به مسلخ برد. و ارادهاش بیتردید بر اجرای فرمان حضرت حق قرار گرفت. لذا این روز و آن صحنه تماشایی شد و مانا گردید.
این مقام ایثار و گذشت نیست. مقام ایثار برای پیامبر خدا نه تنها ارزش نیست بلکه ناسازگار با ایمان و باورش است.
عارف متأله حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در باره رأی کسانی که گفتهاند، حضرت ایثار کرده است، میفرمایند: مقام؛ مقام ایثار نیست و این در نزد اولیای الهی شرک است. چون هنوز خودی میبیند، این از ساحت نبی خداوند به دور است.
او خودی نمیدید تا بگوید چیزی از من کم شد یا بخشیده شد برای خدا، بلکه نزد او هرچه هست، از خداست.
از این رو آوردهاند که حضرت در هر ابتلایی بعد سرافرازی از آن، به مقامی رسید و بعد از ابتلای ذبح فرزند که همه امکانات و شرایط برای قربانی آماده و عزم او بیخلل بود، خداوند او را به مقام خُلّت و مقام ولایت رساند.
"وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا "
بعد آن صحنه جاودان و صحفه درخشان از جلوه لقای یار، آن روز و آن ساحت با شکوه عید قربان نام گرفت و عید لقاءالله شد.
این مقام خلت اوست و مقام ولایت که افضل و بالاتر از مقام رسالت است و هستی برای همیشه از نعمت ولایت ابراهیم خلیل برخوردار است و این ولایت ابدیست!
و تجلی این ولایت در حج بیشتر و برجستهتر است. چون او منادی دعوت خاص و بشارت رهایی بشر برای حضور در این بلد امن و خانه خدا و ضیافت بزرگ است.
"وأذن في الناس بالحج"
حاجی که در این ضیافت بار یافت و به عید قربان رسیده به برکت ولایت خلیل الله است که دعوتش برای همیشه به گوش میرسد که در این ضیافت دیدار؛ شرکت کنید و خلیل خدا هم درخواستی کرد که خدایا باطن و ملکوت مناسک حج را به ما نشان بدهید، نفرمودند فقط به من ارائه کنید، به حاجیان، به مهمانانی که به امر تو به این بزم ملکوتی دعوت شدهاند،نشان بده .
" ارنا مناسکنا" نگفت به ما مناسک تعلیم بده، درخواست کرد باطن و ملکوت این مناسک از طواف و سعی و نماز و قربانی را به ما نشان بده، این دعای خلیل مستجاب شد، چون میدانست که خلیل چه میپسندند، همان را طرح نیاز کرد و گرفت و عید قربان به ولایت و مقام خلت خلیل خدا، عید دیدار با صاحب خانه و عید لقاءالله قرار گرفت.
- حمیداحمدی