آرامش بیمثال و آفرینش زیباییهای بیمانند!
(به مناسبت تشرف حاجیان به مشعرالحرام )
زندگی آدمی سرشار از تجربهها و رابطههای زیباشناختی از هر آنچه بهره و نصیبی از زیبایی داشته، میباشد.
در فضاها و محیطها، زمانها و اماکن مختلف، این رابطههای زیبا به تجربه مینشینند و روح آدمی با آن به اهتزاز در میآید.
ساحت قدسی حج سرشار از این تجربههاست از مشاهده و حضور در فضا و محیط قدسی و یا ورود به مناسک و انجام آن، همگی نفحاتی خلق کرده و آدمی در آن فضا حس و حال و نشاط دیگری مییابد.
از حرکتها، سکونها، ذکرها، پوششها، مناظر و نمادهایی که در محیطهای خاص، هریک نمودی از یک حقیقت ملکوتی و عالم برین دارند، سکوی پروازیاند تا آدمی با گذر از لایههای مادی و مُلکی، عروج نموده و بال بگشاید.
از جمله کوچ شامگاه از عرفات به مشعرالحرام و ورود به این وادی پیچیده در قداست است.
وقتی در مشعرالحرام قرار میگیریم، زیبایی خیزش و خروش اجتماع انسانها را همانند خروش امواج دریا، با پوشش سفید همانند لطافت و سپیدی شفاف شکوفههای بادام در بهار، در آرامشی بیمثال زیر درخشش ستارگان در دشتی بین کوهها که خود صحنهای زیبا از تقابل استواری و فراز کوه با پستی و فرود دشت است، روح آدمی را بر میانگیزاند و اوج میدهد و به ساحل قدسی به پرواز در میآورد و حس و ادراک زیبایی در این مشاهده و حالت با همه آن جلوههای ملکوتی برقرار میکند.
لحظاتی که محو مشاهده مردان سفید پوش همان شکوفههای شفاف و پر لطف انسانهای گناه آگاه و رهیده از سیاهی گناهان به یُمن حضور در عرفات در روز عرفه که وعده قطعی و حتمی خداوندی است، خود را در بهار حیات مییابیم و نسبت تجربه و رابطه ما با واقعیتی که در منظر ما قرار گرفته است، دگرگون شده و در سطحی دیگر به اهتزاز در میآید و احساس میکنیم که وارد مقام و منطقه، حریم الهی و متعالیتر از هستی شدهایم.
لذا همه فضا و محیط تجلی نام و یاد و رایحه حق میشود و بدین سبب فرمودند:
در این وادی فراوان و با شدت و ذکر یار گویید.
"فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا"
چون در محیطی که مالآمال از رُخ و منظر دوست است، یاد کردن از غیر دوست جفا و از روح توحید به دور باشد.
چنانچه آوردهاند که مشرکان در این ساحت به دلیل آلودگی به شرک، به ذکر نام پدران و نیاکانشان مینشستند!
از کوزه همان طراوت که در اوست!
روح و فرهنگ شرک، دل مشغول داشتن به غیر است و حاکمیت توحید بر جان و اندیشه اهل ایمان، ترنم نام و یاد و ذکر توحید خواهد بود.
این توفیق از آن حاصل شده که خداوند بعد آنکه مهمانانش را وارد حرم خود کردند و به رحمت خویش در منازل مختلف از آلودگیهاپیراستند، از حضور در میقات، احرام، تلبیه، ورود به حرم، طواف، مشاهده جمال کعبه، نماز، سعی و تقصیر، در حریم عزّ ربوی پذیرایشان شدند. با این توفیق و طهارت، شایسته درک فیوضات خاصه، گستردهتر و مقام عظیمتر، از حرم خارج و در عرفات در آن وادی الوهی، فرصت تنفس در فضای حضور و محضر ولیاللهالاعظم صلواتالله علیه را دادند تا با طهارت باطن و طراوت روح، بار دیگر وارد حرم شوند.
در این طریقت ورود مجدد به حرم، بعد پالایش و معرفت در عرفات، درک وابستگی تام آدمی به حق تعالی در مشعر، حجگزار سرمایه مهمی کسب نموده تا بدین درک و فهمد برسد که او غنی مطلق و خود فقیر و نیاز مطلق است. لذا به وادیی به نهایت ساده و عاری از همه تعلقات دنیوی که به غایت جمال و جلال حق محیط بر آن است، وارد میسازد!
تا حجگزار با روئیت شکوه صحنههایی زیبا که تجلی جمال یار است، بیتکلف؛ فقر ذاتی و ذات فقر آدمی را ادراک نماید!
این درک که از نسیم لطف یار باشد، رهاوردش سبکبالی و تعلق داشتن به ملکوت و کانون غنی و جود مطلق و بریدن از مُلک و ماده است.
کوتاهی توقف و درنگ در این وادی، حکایت دیگری است از فقر ما و ناپایداریهای عالم. آنچه به فهم آید این است که ما فقیران بارگهایم که او غنی و ستوده است!
لذا مشعرالحرام برای سالکان و بار یافتهگان حریم کبریایی، سرشار از مشاهدات و مکاشفات، نشئات، نفحات روحانی و جذوات نورانی است.
این درک در این نشئه حضور، خود یک تولدی است تا انسان روحانی جدید متولد شود. یعنی خلق انسان معنوی و نورانی که ولادت ثانی آدمی است.
لذا گفتهاند که حجگزار بعد حج تولدی دوباره مییابد به مانند روزی که از مادر تولد یافته است!
- حمید احمدی
- شب دهم ذیحجه، مشعرالحرام۱۴۰۲
- از "کتاب دل سپارانههای حج".