جمعه 2 آذر 1403

13 مهر 1402 - 09:45

نردبان عشق محمدی!(اشارتی به مقام عبودیت پیامبر خدا )

نردبان عشق محمدی!(اشارتی به مقام عبودیت پیامبر خدا )


میزان کامل
(۴)
نردبان عشق محمدی!

خداوند در دنیا نردبان های متعدد و متفاوتی بر افراشته است.
نردبان هایی برای دنیا و نردبان هایی برای عبور از دنیا!
حس های دنیا نردبان کرانه همین دنیا هستند!
حس های معنوی و دینی نردبانی است که به آسمان ها راه می برند!
هستی سراسر با همه جلوه ها از گل و وزش بادها و آسمان و زمین و آدمی و ابر و مه و
شاخه ها و نهال ها ومردن ها و زادن ها و بال پرواز و نغمه پرندگان و... نردبان های آویخته برای بالا رفتن و عروج است!
•هر که زین بری در آید به باد.
نه بام...از باد همه پیام او می شنوم.
وز بلبل مست نام او می شنوم.

این نقش عجب که دیده‌ام بر در دل/
آوازهٔ آن ز بام او می شنوم.

پیامبران الهی که مغیث هر دو گیتی اند، نردبان هایی برای تعالی و رهایی و عروج به آدمیان ارائه کرده اند. از جمله این نردبان ها کلام وحی است که خداوند با آن آدمیان را به عروج و تعالی فرا می خواند.
•نردبان آسمان است این کلام/
هر که از آن بر رود آید به بام.
نی به بام چرخ کان اخضر بود/
بل به بامی کز فلک برتر بود.

معراج (نردبان عروج)‌ خود داستان نردبان رفیعی است که پیامبر خاتم با آن تا عرش خدا پر کشیدند.
و این توصیه خداوند بندگانش است که نردبانی برای قرب به او، بجویند.
"وابتغوا الیه الوسیله"
همه فراخوانده شده اند تا نردبانی برای صعودبجویند!
نردبان هایی هم به آشکار در همه جا در عالم نشان داده است. حتی مرگ خود نردبانی است برای اهل ایمان که از آن به دیار بقا و لقای حق عروج کنند. چنانچه حضرت سید الشهدا در باره مرگ فرمودند:
امام حسین (ع): «فما الموتُ إلّا قَنْطَرةُ تَعْبُرُ بکم عن البُؤْس و الضَرّاء الی الجَنان الواسعة و النعیم الدائمةِ»
«مرگ پلی است که با آن از مشکلات و سختی‌ها به سوی بهشت وسیع و نعمت دائمی، عبور می‌کنیدـ»
ودر حدیث دیگر کل دنیا پل و نردبان شمرده شد:
"اَلدُّنْيَا قَنْطَرَةٌ"

خداوند به رحمت خود ردای مصطفی صلوات الله علیه را نردبان نجات و رستگاری قرار داده تا هر که گوشه ردایش گیرد و دستان بدان آویزد از قعر دوزخ و آتش نفس رهایی یابد و در جنت عدن و آرامش،مأوا گزیند!
در آن عروج شکوه مند و بهجت زا که حضرت بی واسطه جبرئیل، با خداوند به گفتگو پرداختند، خداوند از نردبان های صعود و سقوط زیادی گفتند،از حسد و کینه و آلودگی ها که پله های سقوط آدمی اند تا از "رضا"، ، "توکل"، از "محبت به مستمندان" ، از آخرت، از "ذکر" ، "عبادت" و از " عشق به خالق " که نردبان مستحکم به رفرف قاف احدیت است به حبیبش ارایه کردند.
عشق به خداوند که نردبان و معراج و بال پرواز به ساحت قدس ربوبی است در آن گفتگوی عرشی شهود گردید.
همچنین در کلام وحی و احادیث قدسی فراوان از عشق و حب به پیامبر خدا و آثار و جلوه های آن سخن گفته شد.
بدان سبب که پیامبر خدا تجلی اسم اعظم الهی است و عشق به او و همراه شدن با او نیز نردبان عروج است. لذا اطاعت از پیامبر مجرای فیض و جلب محبت حضرت حق شمرده شد.
باید دانسته شود که عشق محبت بیکران است و محبت های کرانمند را عشق نگویند.از این رو نردبانی که از عشق راستین به حبیب خدا بنا گردد بی کرانه و تکیه به ملکوت دارد.
نخستین پله این نردبان که آدمی را به سوی حق بر می کشد که اصل و اساس این سفر آسمانی و عروج شمرده می شود" آغاز مناره ز یکی خشت بود" و نباید حتی از یک خشت آن غفلت شود و الا کل و اساس بنا ویران گردد،نخست پیوستگی محض به فرایض دینی است.
بر کوه قاف فرایض، گنجشک هم عنقا خواهد شد!
اعمال و مناسک دینی اسبی چابک است که به چالاکی به سوی منبع حیات دوان است !
هوشیار بودن در این راه گام بعدی و دائمی است. در همه پله های صعود باید اهل پرواز و عروج بدانند این که این سفر و راه،
مستلزم مجاهده و بی وقفه و صیقل دادن مداوم دل است تا از خطرات طريق ایمن گردد. آدمی باید همیشه هوشیار باشد که در این ره دور و دراز با کسانی که حقایق عالی تر حیات را درک نمی کنند، در نی آمیزد. آدمیانی که همچون کودکان ماه را در آسمان در نمی بینند و عکس آن را بر آب می بینند!
آدمی در این مسیر نباید از ترس سر در گلیم خویش کشد، بلکه حتی در آن زمان که جمله درهای راحت بر خود بسته بیند، خود به نردبانی مبدل شود، آنگاه معشوق خویش را بر بام ، تابنده خواهد یافت!
اگر آدمی وقوف یابد که ره سخت است و رهزنان در مسیر، با توسل و
تمسک به پیامبر و اولیایش و انجام فرایض و مراقبت برآنهاعروجش را تضمین خواهد کرد.اعمال و فرایض و توکل، هم نردبان صعودند و هم مراقبت بر صعود و پرواز!
ازجمله نردبان عروج، تلاوت و انس با قرآن کریم است که صیقل دهنده دل و جلا دهنده جان وشتاب دهنده این سیر است و نردبانی رفیع برای صعود.
"إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ".
"مؤمنان حقیقی آنانند که چون ذکری از خدا شود دل هاشان ترسان و لرزان شود و چون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمان شان بیفزاید و به خدای خود در هر کار توکل می‌کنند.'
هر قرائتی خود پله ای است برای گام نهادن به پله بالاتر و تثبیت گام در پله ای. بر همین مبنا از امام زین العابدین روایت شده است:
 به تلاوت کنندگان قرآن خطاب می شود : 
فمَن قَرأَ القُرآنَ قالَ لَهُ: إقْرَأْ و ارْقَ
"پس هر كه قرآن بخواند، قرآن به او مى گويد: بخوان و بالا رو."
 چون سالک هرچه اوج گیرد، نیازمند مراقبت بیشتر و اراده قوی تر و به مدد و لطف حضرت حق محتاج تر! 
لذا بر استعانت از صبر و نماز تأکید گردید.
"استعینوا بالصبر و الصلاه"
اگر  سالک این راه، در حال صعود به غفلت و لغزش  مبتلا شود، سقوط او مهلک تر خواهد بود.از این رو در سیر و سلوک و  برای عروج علاوه بر مراقبت وپیوسته مداوم بر فرائض، شایسته است از هادی و راهنما و مرشدی خردمند و پاک دل بهره بگیرد.
خداوند که مقصد و غایت این عروج است، پیامبرش را پیر و هادی این طریقت و آگاه و بصیر از فرجام و شایسته بودن نردبان های عروج، معرفی کرده اند و اورا مبشر و منذر این طریق قرار داده اند.
او بر همه خلق راهبر و راهنماست و با رحمت بر مؤمنان، معین و مغیث برصعودشان است و عروج شان را تسریع و تضمین و با سخت گرفتن و انذار به اهل کفر و شرک، مانع سقوط دیگران و انحطاط بیشترشان و جامعه است از این رو برای اهل کفر و شرک نیز او رحمت است. و به درستی گفته شد که " باب  و تجلی رحمت واسعه الهی است. 

قرآن کریم که نردبان ها برای صعود انسان و عروج او تا کرانه خداوندی به امر و لطفش گشوده و ارائه کرده است، 
هم سخن با پیامبر خدا، ذکر معبود را مایه رستگاری می داند و مردمان را بدان ترغیب نموده اند:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللَّهَ ذِكرًا كَثيرًا
و پیوستگی بی انقطاع به حضرت حق را نردبان درک حضور ساخت.
"الصلاه قربان کل تقی"
نماز نردبان هر تقوا پیشه ایست.
چنانچه از زکات نیز به عنوان نردبان تقوا یاد شده است.
سر مشروط کردن و سنجش صداقت  حب خداوند در اطاعت از پیامبر، در کلام وحی در همین امر و نکته نهفته است! 
"ان کنتم تحبون الله فاتبعونی"
این خود از آثار عشق است که عاشق هر آنچه خواست معشوق و رضایت و خشنودی اوست، به جان و تمام وجودش انجام می دهد!
 گرچه نفس عشق به محمد صلوات الله علیه که بدان اشارت رفت معراج اهل ایمان است و در همه ملک و ملکوت عشق او جاریست که خود تلالوی عشق وحب حضرت حق است !
خداوند سبحان نیز  عشق به پیامبرش "محمد" را چنان تفخیم نمودند که بر حضرتش درود و تحیت می گوید و به این بسنده نمی کند، ملائک را نیز همراه می سازد و  از شوق و حب، اهل ایمان را نیز به همراهی در این ابراز عشق به حبیبش، فراخوانده است:
"إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَـٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا"
"به راستى كه خدا و فرشتگان بر پيامبر اسلام درود مى فرستند. 
اى اهل ايمان!
 شما هم بر پيامبر درود بفرستيد و  تسليم او باشید.

 

○ چشم مرا تا به خواب دید جمالش/
خواب نمی گیرد از خیال محمد.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی/
عشق محمد بس است و آل محمد.

 

 

 

 

 

صلی الله علیک یا حبیب الله یا رسول الله!
      ◇حمید احمدی

   ۱۶ ربیع الاول ۱۴۴۵ ، ۱۰ مهر ۱۴۰۲