جمعه 30 شهریور 1403

09 مهر 1402 - 10:34

شاهد ملکوت و شهود حقیقت هستی! (اشارتی به مقام عبودیت پیامبر خدا )

شاهد ملکوت و شهود حقیقت هستی! (اشارتی به مقام عبودیت پیامبر خدا )


🎄میزان کامل🎄
         (۳)
● شاهد ملکوت و شهود حقیقت هستی!
        

ظرف های وجودی آدمیان برای درک آهنگ های هستی متفاوت است!
هرگوشی توانایی شنیدن هر آهنگ و هر سخنی را در عالم ندارد و هر دیده ای توانایی دیدن هر نوری را ندارد!
هر جانی ظرف  مطلبی است . آدمی می تواند با هدایت حق و طهارت نفس به اتساع دریافت هایش بیافزاید.
"إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا"
 " اين قلب ها بسان ظرف هايى هستند، كه بهترين آنها، فراگيرترين آنهاست"
پیامبر خدا علاوه بر آن که به کمال، کلام وحی را دریافت کردند و آن را به تمام، بیان و ابلاغ کردند، حقایق وحیانی را با جانشان نیز مشاهده کردند.
"ما کذب الفواد ما رای "
اول دیدن دل است؛ بعداز آن، دیدن با چشم یا شنیدن با گوش است. 
"مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ•
لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ•"
 
 این حقیقتی است که قرآن کریم در باره آن از خلال جریان سفر معراج پیامبر  گزارش می دهد.
 در سوره والنجم
خبر از دریافت وحی با درک و دریافت قلبی و رؤیت دل سخن می گوید:
"إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ•عَلَّمَهُۥ شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ•ذُو مِرَّةٖ فَٱسۡتَوَىٰ•وَهُوَ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡأَعۡلَىٰ•
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ•فَكَانَ قَابَ قَوۡسَيۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ•فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦمَآ أَوۡحَىٰ• 
مَا كَذَبَ ٱلۡفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ•أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ•وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ•عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ" 
" آن نیست مگر وحیى که از جانب خداوند به او می رسد .
 جبریل، آن فرشته برخوردار از نیروهاى سخت و پایدار، قرآن را به او آموخت .
 همو که از خرد و اندیشه اى استوار برخوردار است، او در چهره واقعى خود بر پیامبر ظاهر شد و ایستاد .
 آنگاه که در بالاترین کناره آسمان بود .
 سپس به پیامبر نزدیک شد، پس خود را به او رسانید تا او را بگیرد و به آسمان ها ببرد .
 چنان نزدیک شد که فاصله آن دو به اندازه دو کمان یا نزدیک تر بود .
 پس به پیامبر که بنده خدا بود ، وحى کرد آنچه را وحى کرد .
پیامبر آن را در دل دید و دریافت و دلش آنچه را دید به خطا ندید .
 آیا با او درباره آنچه مى بیند مجادله مى کنید ، و اصرار دارید او خلاف آنچه را به عیان مى بیند ادعا کند ؟
 او جبرئیل را در فرودى دیگر نیز در چهره واقعى اش مشاهده کرد .
 نزدیک آن درخت سدر که در انتهاى آسمان هاست.
او علاوه بر آنکه حضرت جبرئیل، فرشته امین و مقرب خداوند را مشاهده کردند و روئیت نمودند، بزگترین آیات الهی را نیز در ملکوت مشاهده کردند: 
"لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ"
" سوگند یاد مى کنم که او بخشى از بزرگ ترین نشانه هاى پروردگارش را مشاهده کرد ".
قرآن کریم می گوید؛ خداوند آن چنان بر قلب پیامبر وحی فرستاد که قابل توصیف نیست.
سخن از لفظ و کلام فقط نیست،
 سخن از علم لدنی است!
چون این علم، به دریافت لدنی بود و از نزد خداوند گرفته شد، آنجا دیگر صحبت از لفظ نیست، جای کسوت لفظ، پایین تر از لدن است . "ما کذب الفواد ما رای" 
آنچه را ‌که دل دید دروغ نبود و دروغ نگفت، درست دید.
قرآن کریم آن درک حضوری و آن شهود را رؤیت می نامد .( رک:آیه الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی ج۳)
چنانچه در باره ابراهیم خلیل می فرماید: ما جان عالم و پیوند عالم به مبدا که همان   ملکوت باشد را به ابراهیم ارائه دادیم.
" كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ"
"واين‌گونه، ملكوت آسمان‌ها و زمين [و حاكميت مطلق خداوند بر آن‌ها] را به ابراهيم نشان داديم؛ تا اهل يقين گردد".
و در شریف دیگر حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل از خداوند سبحان  شهود باطنی مناسک حج را طلب می کنند:
"و ارنا مناسکنا"
این دریافت همان مشاهده حقیقت عبادت است و بیانگر آن است که عبادت باطن و حقیقتی ورای ظاهر دارد که درک و مشاهده آن هم از قسم مشاهده ملکوت است.
این همان شهود باطن عالم و حقایق هستی است که در معراج به پیامبر عرضه شد:
"لقد رای من آیات ربه الکبری"
با مشاهده این حقیقت ناب است که پیامبر "شاهد" خوانده شدند و بدان  متصف
گردیدند
"یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا"
 او هم ملکوت و هم حقایق عبادت و مناسک و هم حقیقت هستی و عالم را به شایستگی ادراک کردند و شهود نمودند و امین روشن دل در بیان و ابلاغ کلام حق تعالی بودند. لذا شایسته برای راهبری خلق در  پیمودن مسیر هدایت و کمال است.
چنانچه امیر مؤمنان علیه السلام  در نامه ای به امام مجتبی علیه السلام می نویسند:
"وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِیءْ عَنِ اللهِ سُبْحَانَهُ كَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ نَبِيُّنَا صلی الله عليه وآله فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَإِلَی النَّجَاةِ قَائِدَاً"
"پسرم! بدان هيچكس از خدا همچون پيامبر اسلام خبر نياورده است.
بنابر اين رهبری او را بپذير! و در طريق نجات و رستگاری،او را قائد خويش ‏انتخاب کن"
حضرت به دلیل شهود حقایق عالم و مشاهده تجلیات  جمال و جلال و جبروت خداوند و ملکوت، آگاه ترین  انسان در معرفت به خداوند و همه حقایق است. از این رو امام علیه السلام پیامبر خدا صلوات الله علیه را شایسته ترین انسان برای رهبری و قیادت انسان‌ها معرفی می کنند.

 بدین سبب هم چراغ منیر سبیل حق است و هم خود صراط مستقیم! چنانچه امیر مؤمنان پیامبر را این گونه توصیف کردند.
نه آنکه صراط مستقیم را نشان دهند بلکه خود صراط مستقیم اند.
" انک لمن المرسلین علی صرلط مستقیم"
یعنی هم دعوت کننده به خداوند است و هم راهنمای  بندگان خداست و هم میزان و سنجه اعمال خلایق است.
چون کلام خداوند و علوم واسرار عالم را خداوند به لطف و رحمت خود در قالب وحی بر قلب و جان پیامبر وارد ساختند.
"نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ• عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِين"
"والبتّه اين (قرآن) فرستاده پروردگار جهانيان است. (كه جبرئيل) فرشته‌ى امين الهى آن را فرو آورده است بر قلب تو، تا از هشداردهندگان باشى"
او چون جان آگاه است و پلشتی ها و زیبایی های عالم را  شاهد است و شهود کرده اند می توانند آدمیان را از  زشتی ها و پلشتی ها بیم دهند و باز بدارند.
او چون ملکوت عالم را شاهد است مبشر خیرات و نیکی هاست!
او چون حقیقت عالم را مشاهده کردند و شاهدند بر خلق برای هدایت به صراط حق حریص و به غایت تلاش کردند و خود را به رنج و تعب انداخت و از هیچ ملامتی نهراسیدند و ار تلاش شان نکاستند!
به سبب این شایسته گی خداوند او را اسوه نیکو خواندند تا آدمی زادگان برای رهایی از دنیا و مشاهده ملکوت و درک حقایق عالم ، قرآن را بر جان خود حاکم نمايند و لازمه اش انس با این سروش جاودانه الهی است و گام بعد طهارت نفس و جان و روح  از زشتی ها و شرور است. چنانچه قرآن کریم ادراک و بهره مندی از قرآن را برای نفس های طاهر و پاک میسور و ممکن می داند و بدون طهارت ظاهر و باطن، درک این صحیفه الهیه را  مقدور و شایسته ندانسته است:
"«لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» 
"و جز پاكان نمي‏ توانند آن را مس كنند."

 ندانم كدامين سخن گويمت
كه والاتري زان چه من گويمت/
تو را عزّ لولاك تمكين بس است
ثناي تو طه و يس بس است.

●السَّلامُ عَلَیک یا فَاتِحَ الْخَیرِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْوَحْی وَالتَّنْزِیلِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُبَلِّغاً عَنِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک أَ یهَا السِّراجُ الْمُنِیرُ
  
◇حمید احمدی
۱۴ ربیع الاول ۱۴۴۵، ۸
مهر ماه ۱۴۰۲