همراه با پیامبر خدا درآخرین حج! (۱)
چند روزی از ماه ذیقعده نگذشته است که صدای مؤذّنان و منادیان در جای جای شهر در ساعات مختلف روز، خبر از یک واقعه و رخداد مهم میدهد.
شهر یک پارچه به تب و تاب و جنب و جوش افتاد!
گوشها تیز میشود و چشمها به دهنهایی که دعوت پیامبر خدا را میخوانند، دوخته شده است.
دعوت خداوند را بر مردم میخوانند و خبر از تصمیم پیامبر خدا که برای اقامه حج آهنگ مکه کردهاند.
"وَأَذِّن فِي النّاسِ بِالحَجِّ يَأتوكَ رِجالًا وَعَلىٰ كُلِّ ضامِرٍ يَأتينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ"۱
و مردم را دعوت عمومی به حج کن؛ تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند"
پیامبر خود مدیریت تبلیغ و فراخوان و دعوت را بر عهده دارند. پیکها روانه
اطراف مدینه میکنند تا نامهاش و پیام وحی بر آنان بخوانند. در این نامهها قصد خویش از سفر به حج را به اطلاع میرسانند و همه را به همراهی دعوت میکنند.
"فَکَتبَ اِلی بَلَغه کتابَه مِمَّن دَخَلَ فی الاِسلام، انَّ رسولَ الله یُریدُ الحجَّ یُوذنُهُم بِذالِکَ لَیَحُجّ مَن اَطاقَ الحَجّ، فَاَقبلَالناسُ۲"
به همه اعلان میکنند که پیامبر خدا قصد سفر حج دارند و کسانی که توانایی انجام حج دارند، باید حج به جای آورند. و مردم نیز از این دعوت و فراخوان استقبال کردند.
پیامبر خدا حتی برخی از زنان باردار و بیمار را نیز دعوت و اجازه همراهی دادند.
اسماء بنت عُمیس به محمد بن ابوبکر باردار است و در روزهای آخر بارداریاش، با این حال همراه پیامبر خدا راهی این سفر میشود و در همان ذوالحلیفه(میقات شجره) محل میقات حاجیان مدینه، وضع حمل میکند. پیامبر به او چگونگی محرم شدن و انجام مناسک را در وضیعت خاصش، تعلیم میدهد.
دیگری بسیعه اسلمیه است که ۱۵ روز بعد اتمام حج وضع حمل کرد.۳
ضیاعه همسر مقداد بیمار است،پیامبر از او پرسیدند: قصد حج داری؟
گفت: به خدا قسم بدنم درد میکند و قادر نیستم. با این حال، حضرت فرمودند: برای حج حرکت کن و با خدا شرط کن و بگو: "خدایا محل من آنجایی است که تو آنجا مرا نگه داری.۴"
شوق مردم در انجام حج همراه پیامبر خدا وصف ناشدنی است.همه لحظه شماری میکنند تا پیامبر خدا فرمان حرکت صادر نماید.
اولین حجی است که بیحضور و بدون شرکت مشرکان برگزار میشود.
اولین حج پیامبر خدا از مدینه است.
اولین حج جمعی و رسمی مسلمانان است.
از این رو برای همه جذاب و دیدنی است.
بازار مدینه از بامدادان تا شامگاهان پر از جمیعتی است که پی زاد و راحله برای سفر است یا تهیه مایحتاج برای بازماندگان از سفر.
بازار خرید و فروش مرکب و لباس و آذوقه از سویق و خرما و آرد و نان و... داغ است و خوشحالی در چهره همه موج میزند، این سفر دیگر سفر جنگ و جهاد برای دفع هجوم و فتته مشرکان و یهودیان نیست،از جنس دیگری است.
از تهدید دشمن خبری نیست. از مدینه و مکه به همت جهاد یاران پیامبر و خون شهدا همه در قلمرو حکومت دولت اسلامی قرار دارند.
همه هم شائقاند کعبه بیبت و حج بی شرک و بی حضور بتپرستان را ببینند که به شجاعت علی بن ابیطالب در حجالبرائه، هرچه شرک و بت و نشانهای آنان در مکه و حج بود، رخت بربست.
سفری است معنوی و برای انجام یک آئینی که از نو تولد یافت و آن ولیده ابراهیمی احیا گردید و بسان روزگار اولش برمیگردد. آن هم همراه و در کنار و تحت مدیریت و سایه لطف و عنایت پیامبر خدا.
چه نیکو سفری و چه فرخنده دیداری!
و هر کسی که آن را در خیال و ذهنش به تصویر میکشید و بدان تفکر میکرد، در برابر شکوه و فراز معنویاش به تواضع و خشوع سر خم میکرد و قلبش به وجد و روحش به سمت کعبه بال میگشود!
اما عدهای نگران که مبادا از این قافله تاریخی و بیتکرار عالم جا بمانند حتی تصور حرمان این بازماندن پریشانشان میکرد.
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش**
وه که بس بیخبر از غلغل چندین جرسی.
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن**
حیف باشد که چو مرغی که اسیر قفسی.
همه در تلاش و پیجوی تدارک و زمان و چگونگی سفرند و مردان و زنان مدینه جز سفر قراری ندارند. بارها روح بیقرارشان به هوای کعبه راهها پیمود و پیران و ناتوانان دعا برای تشرف و حضور، ورد زبانشان که صاحب خانه چاره سازد. یسرالله طریقاً بک یا ملتمسی!
●تعیین جانشین
--------------
چند روزی به سفر مانده است که پیامبر خدا برای اداره امور مدینه و پیگیری امور حکومتی ابودجانه سمّاک بن خَرشه ساعدی انصاری را به عنوان جانشین خود تعیین و معرفی کردند.۵ ابودجانه از مجاهدان شجاع جنگ اُحد است که کنار حضرت علی علیهالسلام ایستاد و دلیرانه جنگید و رغم فرار عدهای، او پایداری کرد و پا به فرار نگذاشت.
همچنین عمرو بن اممکتوم۶ را برای امور خاص تعیین فرمودند.
●آموزش مناسک، آداب و معارف حج
- آلوده شدن همه زوایای حج ابراهیمی به خرافات و پیرایههایی از فرهنگ شرک و جاهلیت، ایجاب میکرد که پیامبرخدا برای این جمیعت انبوه که برای حج به راه افتادند با بیان و با عمل به آنان احکام و معارف و آداب حج را تعلیم نمایند. چنانچه حُذیفه از اصحاب پیامبرخدا میگوید: پیامبر در مسیر در هر فرصتی جزئیات مناسک از واجبات و محرمات حج را با گفتار و عمل خویش به مردم میآموختند و میفرمودند:
"مناسک حج را از من فرا بگیرید، چرا که شاید من بعد از این به سفر حج نیامدم."۷
از اینرو حضرت اعلام میکنند: آئین حضرتابراهیم علیهالسلام را در حج، برای ایشان برپا داشتهاست. همه بدعتهای مشرکان را پس از ابراهیم زدوده و حج را بهحالت نخستین خود برگردانیده است."۸
(ادامه دارد)
- حمید احمدی
●منابع:
- سوره حج، ۲۷
- الکافی، ج۲، ص ۲۴۹
- کافی، ج۴، صص۴۴۸ و ۴۴۴
- مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۳
- السیره النبویه، ج۴، ص۳۴۸.
- الاستیعاب، ج۳،ص۱۱۹۹
- کنزالعمال،ج۵،ص۱۱۶
- الحج و العمره فی الکتاب و السنه،ص۲۴۶.