لطائف قرآنی (۵)
●تجلی ربوبیت در آینهی کبریایی
چنانچه در معارجالنبوة آمده۱ از دیگر لطائف کلام حضرت حق که فرمود: "الستُ بربّکم" این باشد که اگر گفته بود که شما از آن من هستید، تِوَهُم میشد که مَلک میخواهد به ملک خود بنارد لذا پرسید: آیا من پروردگار شما نیستم؟
تا آنکه مِلک به مَلَک و مالک خود بنازد!
که "خلقتکم لترجوا عنّی لا لِاربَح عنکم"
این تحلی جلال ربوبی خداوند باشد که در
کبریایی و غنای مطلقش بنده مینوازد و عزیزش میشمرد.
چنانچه امیر کلام حضرت علی بن ابیطالب علیهماالسلام فرمود:
"أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ."۱
پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان پديده ها را در حالى آفريد كه از اطاعتشان بى نياز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانى مى رساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد.
سزد که با همه وجود و در همه آنات و لحظه ها به او فخر کنیم و فخر نماییم که او در خطابی ما را شایسته آن دانست که فرمود : "الستُ بربکم"
من رب شمایم!
یعنی بندگانش را عزیز شمرده و عزتی بخشیده که ملائک در برابر شکوهش به سجده فتادند. پس باید به این عزتی که ما را به ربوبیتش مفتخر ساخته، مباهات کنیم.
عارفا فخر به من کن که خداوند جهانم
ملک عالمم و عالم اسرار نهانم
صفت خویش بگفتم که منم خالق بیچون
نه کس از من نه من از کس نه ازینم نه از آنم
منم که بار خدایی که دل متقیان را
هر زمانی به دلال صمدی نور چشانم
کفر صد ساله ببخشم به یک اقرار زبانی
جرم صد ساله به یک عذر گنه در گذرانم
بعد مردن برمت زیر لحد با دل پر خون
خوش بخوابانم و راحت به روانت برسانم
آن دم از خاک برانگیزم در روز قیامت
در چنان انجمنی پرده ز رازت ندرانم
بگذرانم ز صراط و برهانم ز عذابت
در بهشت آرم و بر خوان نعیمت بنشانم
شربت شوق دهم تا تو شوی مست تجلی
پرده بردارم و آن گه به خودت مینگرانم
ذره ذره حسنات از تو ز لطفم بپذیرم
کوه کوه از تو معاصی به کرم در گذرانم
هر عطایی که بکردم به تو ای بندهٔ من من
خوش نشین بنده که من دادهٔ خود را نستانم۲
- حمید احمدی
- ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
- --------------------
- ۱- نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۳
- ۲- سنایی، دیوان اشعار، قصائد ، ، قصیده ۱۱۶