لطائف قرآنی(۲۰)
●پرواز با بالهای ایمان و امید!
خداوند سبحان اهل ایمان را فرا میخواند که ایمان بیاورید:
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ"۱
برخی گفتهاند این تحصیل حاصل باشد، چگونه کسانی را که ایمان آوردهاند به ایمان دعوت و امر نموده است؟!
برخی را این عقیده باشد که امر به گذشتن از ظاهر و ایمان به باطن و حقیقت دین است.آرا مختلف و منظرها گوناگون باشد. اما آنچه شاید بتوان از لطائف این آیه کریمه دانست، آن باشد که ایمان را مراتبی باشد، صعود از هر رتبه و مرحله به رتبت بالاتر دعوتی میخواهد چون مطلوب خداوند فرازین این رتبه برای بندگانش باشد و اوجش را پسندد. لذا اهل ایمان را فراخوانده است که اوج گیرند و به مرتبه و پله نخست پرواز اکتفا و بسنده نکنند. دل به او دهند و پر زنند و اوج بگیرند و ایمان بال پروازشان باشد و خود را به او بسپارندتا پروازشان گسسته و منقطع نگردد. لذا علاوه بر ایمان که بال پرواز است خواسته است که دل به او بسپاریم تا دربهای آسمان بگشاید تا در حریم رحمتش قرار گیریم.
"فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ في رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْديهِمْ إِلَيْهِ صِراطاً مُسْتَقيماً"۲
"پس كسانى كه به خدا ايمان آوردند و به رحمت آویخته چنگ زدند، به زودى همه را در رحمت و فضل خود، وارد خواهد ساخت؛ و بهسوى خويش در راهی مستقیم هدايتشان كند."
نیروی ایمان اگر به ریسمان محکم و غیرگسستنیای متصل شود که خداوند برای پرواز آویخته است و آدمی به بال خود و اندک توشه خویش متکی و مغرور نگردد، با اطمینان و آرامشی به سوی آسمان رحمت، تعالی و آزادی حقیقی اوج میگیرد.
این عروج و اوج بیرون رفتن از محدودیتهای زمین و زمان و شکستن پیله و صدف تن است و بداند که در هنگامهای که زمین، قصهای دیرینه از محدودیتها را بر لب دارد و آدمی زیر سایه سنگین مرزها، در بند خاک گرفتار است، "ایمان" شانه میافرازد، چونان پرندهای که بال گشودنش حکایتی است از فراتر رفتن، از گریختن از زنجیرهای ملالآور زمین. پَرِ او در این پرواز، از جنس یقین است؛ از جنس آن باور عمیقی که از چشمههای بیپایان روح انسان جاری میشود از ایمان مستحکم و متکی بر فضل و رحمت مدبر جهان!
لذا این پروازش، بر بلندای آسمان، نه به ضرب بازوانش که به نیرویی بس فراتر از این جهان، اوج میگیرد. "ایمان"که هم محرک است و شوق آفرین و هم امید بخش، چونان نسیم دلانگیزی است که بالهای خسته را جانی دوباره میبخشد اگر به آن ریسمان اتصال آویختهاش دست آویزد ، رها نخواهد شد.
بدانیم که آدمی در این سلوک و عروج قدرت پروازش نه از ماهرانهترین هنرها، که از سادهترین امیدهاست. آن امیدی که در دل هر چشمه، به دریای بیکران میاندیشد و هر بذر کوچک، شوق شکوفا شدن را زمزمه میکند.
در پرواز ایمان، زمین کوچکترین واژه قصه است و بیکرانی آسمان، پایانش. پرهایش، شانه به شانه رؤیاها میزند؛ همان رؤیاهایی که وسوسه آزادی را به دلهای دربند آوردهاند و بالهایش، به سمت نور پر میکشند؛ نوری که نشان از حقیقت دارد، از آرامش دارد، از معنا دارد.
"الله نورالسموات و الارض"۳
آدمی که از ایمان پروازی میگیرد، نه به ارتفاع محدود است و نه به غروب! پرواز او تا ابدیت امتداد دارد؛ چرا که بالهایش نه از جسم، که از روحی است که هرگز نمیمیرد و به جایی آویخته و بالا می رود که به پایههای رحمت قادر متعال گره خورده است.
در چنین پروازی جان آدمی در میان آن صدای بالها، گویی حدیثی خاموش زمزمه میکند:
"اگردریچههای دلتان بر اغیار ببندید و بر بال ایمان و یقین پر زنید و به دست آویزی محکم چنگ زده باشید و به فضل او دلبسته، هیچ قفسی توان بستن ندارد."
"فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ"۴
- حمید احمدی
- ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- ------------------'
- ۱-نساء ۱۳۶
- ۲- نساء، ۱۷۵
- ۳- نور، ۳۵
- ۴-بقره، ۲۵۶