چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404

لطائف قرآنی(۴)

● به ربوبیت خود حجت گرفت نه به عبودیت ما!


 لطائف قرآنی(۴)

 ● به ربوبیت خود حجت گرفت نه به عبودیت ما!

 

از رقیقه‌ها و ظرافت‌های کلام خداوند که فرمود: "الستُ بربِّکم" این باشد که اگر سؤال از بندگی ایشان بود از ترس بگداختند که از ما اقراری می‌خواهد و حجت می‌نویسد و تعهد می‌گیرد تا با ما چه بکند!

آن نکرد، بلکه چنان کرد که بدهکار از صاحب دین حجت می‌خواهد!

پس با وجود بی‌نیازی‌اش، به ربوبیت خود حجت می‌دهد و به عبودیت حجت نمی‌گیرد. چنان‌چه دارا و فرد متمکن به نادار و فقیری سند دهد که من قبول کردم که روز به روز مایحتاج تو را به تو برسانم.

و این بسی فرق باشد تا آن‌که دارنده و ثروتمند ار نادار و نیازمند حجت و تعهد بگیرد که هر روز از دِینِ من چه میزان پرداخت گردد!

  این نهایت لطف حق باشد به بندگانش که رغم وام‌دار بودن همه نزد او، 

ما بِکمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه۱، واین همه احسانی که ذات اقدس الهی به ما کرده است، اما او بر دیونش که وظائف بندگی باشد حجت نگرفت و بر استمرار لطف خویش به ایشان تعهد و حجت می‌گیرد که این از تجلی لطف حق باشد به خلق که همه عیال او باشند

"اَلْخَلْقُ عِیالُ اَللَّهِ"۲

و بر حکیم مهربان نشاید جز به مهر و لطف تدبیر خلق کند، چنان‌چه فرمود:

"اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ"۳

خدا را به بندگان لطف و محبت بسیار است، هر که را بخواهد روزی می‌دهد و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است.

این لطف بی‌نهایت اوست که هر خردمند و بنده هوشیاری را تا به نهایت خضوع بگوید:

همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

تو نماینده‌ی فضلی تو سزاوار ثنایی۴

 

  • حمید احمدی
  • ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
  • --------------------
  • ۱-نحل،۵۳
  • ۲-الکافی,جلد۲,صفحه۱۶۴
  • ۳- شوری، ۱۹
  • ۴- سنائی، دیوان اشعار، قصائد و قطعات، ۲۰۶