شمشیرهای وفا
یادی از سیدالشهدای عصر رسالت، حضرت حمزه علیهالسلام
حجتالاسلام حمید احمدی
همه شمشیر ها درخشیدند و با تمام سرعت، در دستان قهرمانان نبرد به حرکت در آمدند!
چکاچک و برق شمشیرها سمفونی مقاومت و رهایی را برپا کرده، تا غفلتی که پیروزی را با تهدیدی هولناک مواجه ساخته، بزدایند!
شمشیرها در دستانشان برق آسا میچرخند آنانکه پاهایشان چون کوه بر زمین استوار، و نگاهشان به ژرفای دشمن باز ،و بر چرخش شمشیرها و ستوران دشمن فرو بسته است. سرهایشان را به خداوند عاریت داده و دل بدو سپردهاند.
این تجربه قهرمان بزرگ این نبرد، سالها بعد در پیکار صفین به قهرمانی دیگر تعلیم داده میشود:
"تَزولُ الجّبالُ و لاتَزَل! عَضِّ على ناجِذك.
اَعِرَالله جُمجُمتَك.
تد فىالاَرضِ قَدَمك.
اِرمِ بِبَصَرك اَقصى القوم، و غَضّ بَصَرك، و اَعلَم اِنَّ النَّصر مِن عِندِالله سُبحانَه".
"اگر كوهها متزلزل شوند تو تكان مخور! دندانهايت را به هم بفشر و جمجمهات را به خدا عاريت ده! قدمهايت را بر زمين ميخكوب كن! و نگاهت به آخر لشكر دشمن باشد! چشمت را فرو گير (و مرعوب نفرات و تجهيزات دشمن نشو)!
و بدان! نصرت و پيروزى از سوى خداوند سبحان است ."[نهج البلاغه، خطبه۱۱]
و پایان آن نبرد در دامنه احد، شمشیرها ی خونین در دستانشان!
امیر و فرمانده شجاع این نبرد وقتی به خانه رسید با جراحاتی که در تن داشت، اول شمشیرش را به دخترش تقدیم کرد و فرمود: دخترم بشویش. به خدا قسم امروز به راستی،این شمشیر با من وفا کرد!
بعد او ،علی هم وارد شد. او نیز شمشیر خود را به وی داد و گفت: عزیزم خون این را هم بشوی که به خدا قسم امروز به راستی با رسول خدا وفا کرد.
بعد، پیامبرخدا در تجلیل از دیگر شمشیرهای وفادارش گفت: امروز سهل بنحنیف وابودجانه هم در جنگ صادقانه جنگیدند! فاطمه به شستن اثر خون پرداخت، و شمشیری را بر شمشیری دیگر میگذاشت، یعنی نبردی را بر نبردی دیگر و رکنی را بر رکن دیگر میافزود.
شمشیر نماد گویای نبرد و قدرت است.
شمشیر پیامبر خدا نماد نیروی اصول و پایهها، و شمشیر علی نماد عقیده وایمان در راه آن است.
شمشیر آهنگ استوار برای انجام عمل است، یعنی که شمشیر ها در راستای عقیده به اصول ، از نیام بر آمده، و با هم به پیروزی دست یافتهاند. و با آنها پیروزی همگانی تحصیل شده است.
آنها میخواهند از نو بیافرینند یا بر انگیزانند.
فاطمه شمشیری را به دیگر شمشیر پیوست، یعنی اندیشه و جنبش پیامبر جز به نیروی اندیشه و نیروی فداکاری در راه اندیشه به پیروزی نمیرسد.
براق کردن شمشیر یعنی کسی که اندیشهای دارد، باید از همه مومنان به آن بیشتر پای بند باشد واز همه سختتر در راه آن اندیشه مبارزه و پیکار کند، اگر چه تلخ ترین نوع آن باشد.
از این رو، محمد پیامبر خدا صلوات الله علیه را برای رسالتی که به دوش داشت، و به خاطر جهاد و استقامتی که در خلق جامعهای که از طرف خدا بدان مامور بود، و به مردان بزرگی همچون حمزه سیدالشهدا و علی بن ابیطالب علیهماالسلام بیاندازه بزرگ میداریم، و برای پیکار و دلیری و فداکاری ایشان و قهرمانان ملازمشان، که تا پای جان ایستادند و دردها کشیدند، تا بیکرانها گرامی داشته و میستاییم.
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا قائِماً بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَیک یا فَاتِحَ الْخَیرِ،
عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ الْإِيمانِ وَالتَّوْحِيدِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصارَ دِينِاللّٰهِ وَأَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ.