یکشنبه 4 آذر 1403

روزه به قند لب یار بگشا!

در ادبیات و آموزه های دینی، روزه قربان کردن خویش است و شکستن بت‌های درون و مهار کردن نفس آدمی است و روزه کوره‌ای است که نفس آدمی در آن گداخته شود و با آن باید خاربن نفس را به آتش کشید تا انسانی نو از خاکستر‌های آن تولد یابد.


 روزه به قند لب یار بگشا! 

در ادبیات و آموزه های دینی، روزه قربان کردن خویش است و شکستن بت‌های درون و مهار کردن نفس آدمی است و روزه کوره‌ای است که نفس آدمی در آن گداخته شود و با آن باید خاربن نفس را به آتش کشید تا انسانی نو از خاکستر‌های آن تولد یابد.

و نیز گفته‌اند، نفس را قربان باید کرد،از این رو، رمضان مهمان معززی است که باید چیز با ارزشی بهر او قربانی کرد.

تو گاو‌فربه‌ حرصت به روزه قربان کن/

که تا بَری به تبرُّک هلال لاغر عید.

مهمان خان‌الهی تا آن زمان که در کنار، ماه و معشوق خویش در ضیافت بسر می برد، هر روز او، هر روز و شب او عیدوار است و آن‌گاه که در رنج و مورد ملامت قرار می‌گیرفت، چنین می‌اندیشید که بعد رنج روزه، روز عید است و دل‌خوش از آن که روزه به لبخند و قند لب یار می‌گشاید.

روزه مگشای جز به قند لبش/

قند او در دهان مبارک باد.

 چون صاحب ضیافت خود فرمود: روزه برای من باشد و جزا و جایزه‌اش را خود عطا می‌کنم

"الصّومُ لی واَنا اُجزی به" 

[محجه‌البیضاء، ج۲، ص۱۲۳]

 او که آگاه‌ترین به حقایق هستی بود و گوش جانش به ملکوت گشوده بود و اسرار عالم بر او هویدا بود، فرمود: در پایان ضیافت الهی و با رؤیت هلال شوال، منادیان در آسمان‌ها اهل ایمان را چنین می‌خوانند:

اَیُّهالمُومنون اغدوا الی جوائزکم" 

"ای مؤمنان به سوی جوائزتان بشتابید"[وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۴۰] 

لذا اولیای الهی چون این ضیافت را به نهایت بزرگ و با کرامت یافتند و آن همه جود و سخا در حریم کبریایی‌اش‌

مشاهده کردند، در شکرانه‌ای عاشقانه‌ و دل‌نشین در روزی که عیدی به میمنت آن برپا کردند،چنین نغمه سر دادند: 

"اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ..."

خدایا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شایسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شایسته عفو!

این فراز و عظمت و شرافتی است که این روز، روز فطر روز میعاد و روز میثاق با فطرت و شکافته شدن دل مهمان خدا برای پذیرش صاحب‌خانه و صاحب ضیافت است. 

 دلی که در یک ماه تشرف بر مائده مأدبه الهی گنجایی یافت تا خداوند در آن سکنی گزیند و به عرش الهی و بیت المقدس و بیت‌الله تبدیل‌شود.چنان‌چه خداوند فرمود: 

"لایَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَلکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ."[کافی،ج۲، ص ۱۲] 

من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.

 دلی که مسکن خداوند شد، حرم الهی خواهد بود. 

چنان‌چه امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود: اَلْقَلْبُ حَرَمُ اَللَّهِ فَلاَ تُسْكِنْ حَرَمَ اَلله غَيْرَاَلله"

  [بحارالانوار،ج ۶۷، ص۲۵]

"قلب حرم خداوند است، پس در حرم الهی غیر خدا را ساکن مساز"

پس عید فطر روز مهمان شدن خداوند بر دل مهمانان مخلص و تشرف یافته بر مائده‌اش و ارتزاق کنندگان از مأدبه‌اش، است.

چون این روزچنین شرافت یافت و بر فراز عزت نشست و روز جوائز و عطای خاص‌ الهی شد،

محبوب و برگزیده حبیب خدا شد. چنان‌چه فرمود:

"اما خَیرتُه من الاَیّام یوم الفطر" برگزیده رسول خدا از روزها، روز فطر است.

و بدین شرافت، این روز عید برای حبیب خداوند و خاندانش و برای همه امت اسلام قرار گرفت و شرف و فخر و عزت برای ایشان شد.

پس سلام بر تو ای عید بزرگ الهی!

  سلام بر تو ای روز برگزیده پیامبر خدا !

 سلام بر تو ای روز عطایا و جوائز پروردگار بر اهل ضیافت بی‌مثالش!

سلام بر تو ای روز درخشش مقام کبریایی و روز تجلی عظمت و جود و جبروت خداوند!

سلام بر تو ای روز بخشش و غفران خداوند ! 

سلام بر تو ای شکوه فرجامین ضیافتی آسمانی! 

 سلام بر تو ای باب و مدخل ورود به ساحت عزت و شرافت نبوی و خاندان با کرامت و عزتمند علوی!

 درخشش شکوهت را بر جان و جهان ما تا ضیافتی دیگر بتاب !

 جان های ما را به درخشش دعا و مناجات مهمانانت تا دیداری دیگر زنده بدار !

 لذت مأدبه کریمانه‌ات را بر کام ما تا تشرف دیگر بر مائده‌ات گوارا و شیرین نگه دار ! 

  به حرمت ضیافت و سفره نورت، منافذ دل ما را بر اغیار بسته نگه‌دار! و روزنه‌های گشوده به ملکوتت را مفتوح بدار!

 

  عید سعید و فرخنده ضیافت الهی بر همه مهمانان خداوند مبارک

  •     حمید احمدی
  •      ۲۱ فروردین ۱۴۰۳