شنبه 3 خرداد 1404

حکایاتی از عمره گزاری پیامبر خدا!(۱)

از عمره در فرهنگ اسلامی با عنوان "حج اصغر" یاد شده است و بعد از حج بالاترین فضیلت را در بین عبادات دارد.


 حکایاتی از عمره گزاری پیامبر خدا!(۱)

از عمره در فرهنگ اسلامی با عنوان "حج اصغر" یاد شده است و بعد از حج بالاترین فضیلت را در بین عبادات دارد. از آن به عنوان پاک کننده آدمی یاد شده است۱

عمره‌گزار مورد تکریم خداوند و مهمان اوست۲

از عمره و حج به عنوان دو بازار آخرت یاد شده است:

"الحَجّ و العمرة سوقان من اسواق الآخرة اللازم لهما من اضیاف‌الله عزّوجلّ"۳.

«حج و عمره دو بازارند از بازارهاى آخرت، کسى که ملازم آن دو باشد، در زمره میهمانان خداوند است»

حسب فرمان خداوند که فرمودند: "وَ اَتِمّوا الحَجَّ و العمرهَ لِله" " حج و عمره را برای خداوند به اتمام برسانید" باید انجام عمره به مانند حج با قصد قربت و فقط برای خداوند انجام شود.

●تمام عمره‌های پیامبر خدا در ماه ذی‌قعده 

در دوره جاهلیت انجام عمره در ماه‌های حج یعنی ماه‌های‌ شوال، ذی‌قعده و ذی‌حجه، ممنوع بوده و آن را تبهکاری و از گناهان بزرگ می‌شمردند.۴

پیامبر خدا برای نفی این فرهنگ نادرست، تمامی عمره‌های خودرا در ماه ذی‌قعده به جای آوردند. چنان‌چه در روایتی از امام صادق علیه‌السلام این امر گزارش شده است.۵ همین ذهنیت جاهلی سبب شده بود که برخی از همراهان پیامبر در حجه‌الوداع رغم فرمان پیامبر مبنی بر این‌که آن دسته از افرادی که به حج محرم شده و قربانی به همراه نیاورده بودند، آن را عمره قرار بدهند، مخالفت کردند. چون خلاف روش مرسوم در جاهلیت بوده است.۶

●تعداد عمره‌های پیامبر خدا 

شیخ صدوق علیه‌الرحمه سه عمره برای پیامبر خدا در ماه ذی‌قعده روایت کرده است. در برخی منابع اهل سنت چهار عمره گزارش شده که عمره چهارم در حجه‌الوداع می‌باشد.۷

مرحوم کلینی در کافی سه عمره گزارش کرده است: عمره حدیبیه،( عملاً انجام‌نگرفت) عمره‌القضاء ( سال هفتم هجرت) و عمره جعرانه( سال هشتم هجرت)

پیامبر خدا در سال هفتم همراه ۲۰۰۰ نفر برای انجام عمره وارد مکه شدند و با سه روز اقامت در مکه، عمره قضای سال ششم که مشرکان مکه مانع شده بودند را به جای آوردند. پیامبر در این سفر۶۰ شتر قربانی کردند. و خود سواره طواف نمودند. آیه ۳۷سوره فتح به همین مناسبت نازل گردید.۸

مشرکان مکه برای جلوگیری از ارتباط مردم مکه با مسلمانان‌در ایام اقامت‌شان در مکه، به دروغ شایعه کرده بودند که در مدینه وبا آمده و مسلمانان ناخوش و بیمار هستند. پیامبر برای زدودن این شایعه دستور دادند در سه شوط اول جز بین دو رکن، همه هروله‌کنان طواف کنند، و نیز دست راست خود را از احرام بیرون بیاورند تا همه شاهد سلامت و قدرت شان شوند.۹

●زیارت خانه خدا در فتح مکه

در فتح مکه پیامبر خدا عمره به جای نیاوردند، فقط زیارت کعبه و پاک‌سازی آن از بت و تصاویر نقاشی شده در داخل کعبه را انجام دادند و برخی سنت‌های نادرست را ملغی کردند.

●عفو عمومی پیامبر خدا در مکه

پیامبر خدا بعد از فتح مکه و پاک سازی کعبه از بتان، در اجتماع بزرگ مردم مکه که نگران در اطراف کعبه گرد‌آمده بودند، فرمودند: 

شما مردم هم‌وطنان بسیار نامناسبی بودید، رسالت مرا دروغ پنداشتند و مرا از خانه‌ام بیرون کردید و در دورترین نقطه که من به آنجا پناهنده شدم با من به جنگ برخاستید، ولی من با این جرایم همه شما را بخشیده و بند بردگی را از پای شما باز می‌کنم و اعلام می‌کنم: "اذهبوا انتم الطلقاء" بروید دنبال زندگی تان که همه شما آزادید.۱۰

● فامیلی با پیامبر سبب نجات نخواهد بود!

در سفر فتح مکه پیامبر خدا حدود سه هفته در مکه ماندند. در یکی از این ایام، همه اقوام و بستگان خود از بنی‌هاشم و فرزندان عبدالمطلب را جمع کردند و در اجتماع‌شان فرمودند:

" ای فرزندان هاشم و مطلب! من فرستاده خدا به سوی شما نیز هستم، رشته‌های مودت و مهربانی میان من و شما ناگسستنی است، ولی تصور نکنید که تنها پیوند خویشاوندی می‌تواند شما را در روز رستاخیز نجات بخشد. این مطلب را همگی بدانید که دوست من از شما و دیگران کسی است که متقی و پرهیزکار باشد. و ارتباط من با کسانی که روز رستاخیز با گناهی سنگین به سوی خداوند آیند، بریده است‌ و روز رستاخیز کاری از من ساخته نیست.همانا من و شما در گرو اعمال خود هستیم.۱۱

در همین سفر پیامبر خدا در بالای کوه صفا بر اساس آیه ۱۲ سوره ممتحنه از زنان بیعت گرفتند که به خداوند شرک نورزند، خیانت نکنند و فرزندان خود را نکشند و در کارهای خیر و نیک با پیامبر مخالفت نکنند.۱۲

  • حمید احمدی
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • -------------------- 
  • ۱- نهج‌البلاغه،خ۱۰۹
  • ۲-الخرائج والجرائح، ج۱،ص۸۰
  • ۳- من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۴۳
  • ۴-صحیح بخاری، حدیث ۱۵۶۴و معانی‌الاثار، ج۲، ص۱۵۸
  • ۵-الکافی،ج۴، ص۲۵۲
  • ۶-صحیح بخاری، کتاب‌الحج، ح۱۵۶۴
  • ۷-صحیح بخاری، ج۴، ۱۵۲۵
  • ۸-السیره‌النبویه،ج۲،ص۳۷۳
  • ۹-صحیح مسلم، ج۱، ص۴۱۲
  • ۱۰-فروغ ابدیت، ج۲، ص۷۳۰
  • ۱۱- همان، ج۱،ص۷۳۸.
  • ۱۲- بحارالانوار، ج۲۱، ص۹۸