به گزارش پایگاه خبری پیام اربعین، حجت الاسلام عمار ابوطالبی عصر یکشنبه 10 اردیبهشت ماه در هم اندیشی مجازی «بقیع؛ نگین تراث اسلامی» که به همت پژوهشکده حج و زیارت و کمیته فرهنگی اربعین حسینی حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت برگزار شد، با اشاره به سیر تحول اماکن و انبیه تاریخی در بقیع، گفت: در قرن اول و دوم بهموازات توسعه ساختوسازها در بقیع مسلمانان به دفن امواتشان در بقیع نیز اهتمام داشتند.
پژوهشگر حوزه حج و زیارت عنوان کرد: در قرن سوم کماکان برخی افراد در بقیع ساکن بودند و مهمترین بنای عمومی بقیع که موردتوجه ابن شبه نیز قرارگرفته مسجد فاطمه است؛ در قرن چهار کسی در بقیع ساکن نیست و تنها ساختمان این قبرستان، مسجد فاطمه است تا اینکه در اواخر قرن پنج اولین بقعه های بقیع بنا می شود.
وی بیان داشت: در قرن ششم ابن مازه در سال 552 ق. سه قبه بقیع را گزارش کرده؛ اما 28 سال بعد ابن جبیر از قبه مالک بهعنوان چهارمین قبه بقیع سخن میگوید؛ ابن مازه از مکانی بنام «مسجد فاطمه» نام میبرد؛ ولی ابن جبیر آن را «بیتالحزن» نامیده و آنجا را «بیت فاطمه» می داند؛ اما هروی از آن با عنوان «بیتالاحزان» یادکرده و آن را مدفن فاطمه زهرا(س) معرفی میکند، اما نکته مهم در گزارشهای این قرن معرفی خانه امیرالمؤمنین(ع) در بقیع است.
حجت الاسلام ابوطالبی با اشاره به گزارشی از قرن هفتم خاطرنشان کرد: هرچند در این قرن برای اولین بار از گنبد عقیل و فاطمه بنت اسد سخن به میان آمده اما منابع موجود در این قرن به مسجد فاطمه یا بیتالاحزان و یا خانه امیرالمؤمنین(ع) هیچ اشارهای نکردهاند.
وی اضافه کرد: هرچند الروضة بخشی از مطالبش را از اتحاف الزائر نقل می کند؛ اما اضافات قابلتوجهی هم دارد؛ التعریف تا حدی از الدرة الثمینة متأثر است، تحقیق النصرة و بهجة النفوس علاوه بر اتکای زیاد به التعریف نگاهی هم به الدرة الثمینة دارند؛ ازاینرو هرچند مطالبشان بسیار شبیه یکدیگر هستند؛ اما هرکدام مطلب جدیدی نیز دارند، الروضة جایی را بهعنوان مدفن ازواج النبی معرفی کرده و مطری برای اولین بار از دیوار سنگی کم ارتفاعی دور این مزار خبر میدهد، بنای روی قبر صفیه نیز اولین بار توسط وی گزارش میشود، هرچند المغانم بعد از دو قرن از بیتالحزن سخن گفته اما در تطبیق آن اشتباه کرده است. در این قرن نیز کسی از مسجد بقیع یاد نمیکند.
این پژوهشگر حوزه علمیه قم با اشاره به گزارشی از قرن نهم اظهار کرد: توصیفات خوارزمی در ابتدای این قرن با آنچه التعریف گفته مطابقت دارد و این یعنی یا در این مدت در بقیع تغییری حاصل نشده و یا او مطالبش را عیناً از مطری نقل کرده، تنها نکته جدید خوارزمی که برای اولین بار مطرحشده معرفی قبر عاتکه است. توصیفات سخاوی نیز نکات جدیدی درباره قبه نافع، معرفی مزار صدیقه طاهره در قبه اهلبیت و اعلام مدفن فاطمه بنت اسد و شش نفر از صحابه در کنار ابراهیم دارد.
وی یادآور شد: مقایسه مطالب سخاوی و سمهودی نشان میدهد وفاء الوفاء متأخر از التحفة است. سمهودی مهمترین شخصیت این قرن و قرون بعدی است که کتابش مرجع و مستند کتابهای پس از او شده است؛ وی در این کتاب از مطری، مراغی و فیروزآبادی خیلی بهره برده اما درعینحال نفی صریح قبه منسوب به فاطمه بنت اسد در انتهای بقیع، توصیف و بیان موقعیت جغرافیایی بیتالاحزان بعد از چهار قرن، بیان نظریه جدید در مورد صاحب قبه کنار مالک، معرفی قبه ازواج برای اولین بار، اشاره به قبه خراب منسوب به فرزندان پیامبر( برای اولین بار و تردید در صحت انتساب آن، گزارش وجود چهار بنا در شرق و غرب بقعه اهلبیت، معرفی بنایی در شمال غرب بقعه عثمان و توصیف خانه امیرالمؤمنین(ع) در بقیع بعد از حدود سه قرن از نکات جدید این کتاب است.
این پژوهشگر حوزه حج و زیارت بیان داشت: در قرن 10، ابن حجر در صحت انتساب قبه فاطمه بنت اسد و عقیل تردید دارد و اولی را متعلق به سعد معاذ و دومی را مربوط به ابوسفیان حارث میداند؛ تنها تفاوت دیار بکری با انصاری نیز معرفی بیتالاحزان است وگرنه در سایر موارد شبیه هم هستند. مجموعاً در این دوره مطلب جدیدتری نسبت به قرن پیشین به چشم نمیخورد.
وی به قرن یازدهم نیز پرداخت و گفت: در این قرن هیچکس راجع به بیتالاحزان صحبت نکرده است، توصیف سید کبریت از بقیع همانند دیار بکری است با این تفاوت که او اولین نفری که از مسجد ابی بن کعب سخن گفته است؛ گزارش عباسی مشابه توصیفات سمهودی است با این تفاوت که از خانه امیرالمؤمنین(ع) صحبت نکرده و برای اولین بار جایی را بهعنوان مقبره ابوسعید خدری معرفی کرده است. گزارش فرشی سه نوآوری همچون ذکر قبه صفیه، بیان جایی بهعنوان قبر حلیمه (هرچند در صحت آن تردید دارد) و بیان مکانی بهعنوان مزار شهدای احد است. بعد از سمهودی (اواخر قرن 9) فرشی اولین نفری است که از قبه ازواج مجدداً سخن گفته است.
حجت الاسلام ابوطالبی یادآور شد: لازم به ذکر است او نیز به مسجد ابی بن کعب اشارهکرده، درحالیکه گزارش قیسی مطلب جدیدی ندارد اما عیاشی مشابه سمهودی سخن گفته با این تفاوت که بجای خانه امیرالمؤمنین(ع) از مسجد ابی بن کعب صحبت کرده و به مقبره حلیمه سعدیه هم اشاره دارد.
وی اضافه کرد: توصیف بقیع در قرن دوازدهم مشابه قرن یازده است، شاید تردید ابن طیب فاسی در صحت انتساب برخی بقعه ها به صاحبان آن ها و نیز نظر ورثیلانی نسبت به نحوه چینش قبور اهل بیت(ع) تنها تمایز این قرن با پیشینیان است؛ در قرن سیزده و چهارده نیز تعداد بقعه های بقیع در این دو قرن تغییری نداشته است.
این پژوهشگر حوزه علمیه قم با بیان اینکه در فاصله قرن اول تا چهارم برخی افراد در بقیع ساکن بودند و دفن اموات و بنای ساختمان در بقیع همزمان باهم بوده است، گفت: البته به نظر میرسد از نیمههای قرن دو به بعد بهمرور دفن اموات از سکونت در بقیع پیشی میگیرد و در فاصله قرن سه تا پنج، تنها ساختمان گزارششده بقیع مسجد فاطمه است.
وی با بیان این که ساختوساز در بقیع در طول تاریخ اسلام پنج مرحله داشته است، ابراز کرد: در مرحله اول ساختمانهای بقیع از کاربری مسکونی به بناهایی جهت تکریم و بزرگداشت مدفونان بقیع تغییر شکل میدهند (از خانه به بقعه). در مرحله دوم بناهای یادبود ازنظر کمی توسعه مییابند. در مرحله سوم زیربنای برخی از همین ساختمانها گسترشیافته. در مرحله چهارم مسلمانان به حفظ و نگهداری این بناها اهتمام میورزند بهگونهای که ساختمانهای بقیع در طول تاریخ بارها مرمت و بازسازیشدهاند و مرحله پنجم نیز تزیین و آراستن برخی از بقعههای بقیع است.
حجت الاسلام ابوطالبی یادآور شد: گنبد و بارگاه هایی که بهمرورزمان برای برخی قبور بقیع بناشده سه دسته اند: اول آنهایی که انتساب قبر به صاحب گنبد قطعی است، دوم گنبدهایی که در صحت انتساب آنها به صاحب قبر تردید شده و دسته سوم گنبدهایی که قبر صاحب قبه، سابقه چندانی نداشته و در قرون متأخر پیداشده است.