به گزارش الاربعین به نقل از ایکنا، نه چند هفته و چند ماه که فقط و فقط چند روز از پایان مراسم باشکوه پیاده روی اربعین و پذیرایی میلیونها خادم از میلیونها زائر اربعین گذشته است که در این سوی مرز در مسیرهای منتهی به حرم امام رئوف شاهد حرکت زائران و خادمی خادمان به سمت مشهد مقدس هستیم. دو ملت شیعه ایران و عراق در حال گذاشتن عمیقترین تأثیرات فرهنگی بر یکدیگر هستند، ۱۴ فصل مشترک و محبت عمیقی که به خوبی ما را دور هم جمع میکند.
پس از سقوط صدام و آغاز دوباره اما با شکوهتر پیاده روی اربعین مردم عراق به صورت کاملاً خودجوش پذیرایی از زائران اربعین را آغاز کردند و در این امر بر هم سبقت گرفتند؛ پذیرایی در خور و شایستهای که در اولین سالهای خود با مسائل خاص و ویژهای مواجه بود. پس از سالها جنگ دو ملت شیعه دوباره با محور حسین(ع) در نزدیکترین تلاقی ممکن با یکدیگر قرار گرفته و شروع به شناخت یکدیگر و تأثیرگذاری بر هم کردند.
وقتی چای ایرانی پای ثابت موکبهای عراقی شد
ایرانیانی که در اولین سالهای آغاز پیاده روی اربعین این پیاده روی را تجربه کردند به خوبی به یاد دارند که در عرض یک سال چه تغییر و تحولاتی در نحوه پذیرایی از زائران در اربعین ایجاد شده است. در سادهترین و ملموسترین و نه البته بیاهمیتترین بخش این تحول مردم عراق که به خوردن چای غلیظ با شکر فراوان عادت دارند با همین چای از زائران ایرانی پذیرایی میکردند اما به سرعت متوجه شدند که این چای با ذائقه مردم ایران هماهنگ نیست از سال بعد دو نوع چای در موکبهای عراقی درست میشد چای ایرانی و چای عراقی و موکبداران عراقی با صدای بلند صدا میکردند «چای ایرانی چای ایرانی» تا نظر زائران ایرانی را به موکبهای خود جلب کنند؛ التماسی از رنگ عشق که تو ای زائر حسین به موکب من هم سری بزن.
استفاده از ظروف یکبار مصرف به خصوص لیوانهای یکبار مصرف و توجه بیشتر به مسئله بهداشت در پذیرایی، تغییر سبک پخت برخی غذاها، تلاش برای یادگرفتن کلمات فارسی برای خوش آمدگویی و دعوت از میهمانان اربعین به خانههای شخصی خود و ... تغییراتی بود که هیچ نهاد یا مؤسسه فرهنگی مسئول آن نبود خود مردم در ارتباط با هم یادگرفتند چون میخواستند که یاد بگیرند.
اولین زائران ایرانی اربعین از استقبال و پذیرایی بینظیر و لطف بینهایت مردم عراق با شگفتی و تعجب یاد میکردند و برای بسیاری از مردم قابل باور نبود این خالصانهترین پذیرایی ممکن از افراد غریبهای که فقط نام حسین(ع) آنها را برای هم آشنا، عزیز و گرامی میکرد.
اما مردم عراق همچنان درگیر جنگ بودند و نمیشد انتظار داشت بخش درمان اربعین را برعهده بگیرند البته پزشکان و پرستاران عراقی در مسیر پیاده روی اربعین حضور داشتند اما تعداد زائران میلیونی بود و پزشکان داوطلب ایرانی به سرعت راهی اربعین شدند تا هیچ کمبودی وجود نداشته باشد. نام حسین(ع) در میان بود و همه جانها و مالها و فکرها و اندیشهها و خواستهها و همه و همه در وسط میدان اخلاص.
موکبها ساختمان شد و مردم زبان هم را یاد گرفتند
مردم عراق پای پیاده میآمدند و اظهار ارادت میکردند و میرفتند؛ پس موکبها موقت و چادری ساخته میشد اما مردم ایران و سایر کشورها از راههای دور میرسیدند و نیاز به استراحت و تجدید قوا داشتند پس به سرعت موکبها از سازههای موقت به ساختمانهای مورد نیاز گروههای مختلف زائران تغییر شکل داد. مردم کم کم در حال یاد گرفتن زبان همدیگر هستند و دلها هر روز به هم نزدیکتر میشد. بدون هیچ بخش نامه و دستور و مقامی؛ وقتی هیچ کس مقام نیست، همه مسئول می شوند.
مردم عراق از برنامههای فرهنگی، حضور قاریان و مداحان ایرانی در موکبها، تئاترها و نمایشهای مذهبی هنرمندان ایرانی خوششان آمد. از سال بعد دیگر این گروهها، دولتی به عراق اعزام نمیشدند خود موکبداران عراقی از گروههای هنری برای حضور در موکبهایشان دعوت کردند. اربعین دارد قراری سالیانه میشود بین مردمی که دیگر هیچ قریبهای بین آنها نمانده است. همه با هم آشنا شدهاند.
هر سال تعداد و تنوع زائران نیز بیشتر میشود و نیاز است نگاهها و برنامههای مردمی بینالمللیتر شود. قدر مسلم مردم خودشان این را به خوبی فهمیدهاند و میدانند چه کنند. شیعه یعنی هوشمندی.
موکبهای ایرانی اربعین هر سال معایب خود را اصلاح میکنند
اما از پیاده روی اربعین و تغییرات و تحولات آن که بگذریم در این سوی مرز عراق در داخل خاک ایران هم تغییرات و تحولات فرهنگی مردم بسیار دیدنی و صد البته مطالعه کردنی است. در ایران فرهنگ غنی برپایی تکیههای عزاداری قرنهاست که وجود دارد اما فرهنگ پذیرایی از زائران بیتعارف در کشور ما چندان وجود نداشت اما زود یاد گرفتیم و با افتخار هم باید گفت از مردم عراق این فرهنگ خوب را یاد گرفتیم. خیلی زود موکبهای پذیرایی از زائران اربعین در ایران هم راه افتاد و هر سال دارد اشکالات خود را اصلاح و بینقصتر میشود.
اما باز هم این فرهنگ در ایران به اربعین محدود نشد. سالهای اول بعد از سقوط صدام با همان اشتیاقی که ما راهی کربلا میشدیم مردم عراق هم تشنه زیارت امام رضایشان بودند و راهی ایران میشدند. این زیارت در روزهای منتهی به شهادت امام رضا(ع) نیز حال و هوای پیاده روی به خود میگرفت و زائران عراقی بخشی از مسیر را با پای پیاده طی میکردند اما در مسیر با تعجب میدیدند که هیچ موکبی وجود ندارد و برخلاف عراق کسی به استقبال زائران نمیآید.
امام رضا(ع) نیز موکبدار شد
این تعجب اما زیاد به طول نکشید مردم ایران با الگوبرداری ارزشمند از خادمی زائران حسینی خادم زائران امام رضا(ع) شدند و اینک این فرهنگ در حال بسط و گسترش در شهر مشهد و شهرهای منتهی به حرم امام رضا(ع) است.
البته باید خاطرنشان کرد که امسال با محوریت آستان قدس رضوی خدمت به زائران امام رضا(ع) شکل خاصتری به خود گرفته است. در حال حاضر ۵۳ ایستگاه خدمت رسانی به زائران امام رضا(ع) در چهار مسیر منتهی به مشهد برپا شده و آستان قدس رضوی با هدف اعتلای فرهنگ میزبانی به برپایی کمپین «همه خادم الرضائیم» اقدام کرده است.
بر اساس این کمپین هر مشهدی که میخواهد به زائران امام رضا(ع) خدمت کند عدد ۸ را به سامانه ۱۰۰۰۸۸۸۰۸۰ پیامک میکند و اپراتورها با فرد تماس میگیرند و ۶۰ عرصه خدمت تعریف شده از کفاشی، خیاطی، حمل و نقل تا اسکان و ... را به فرد داوطلب معرفی میکنند و داوطلبان بر اساس توانمندی که دارند اعلام میکنند در چه بخشی آماده خدمت هستند. با تأکید بر اینکه آستان قدس فقط مسئولیت ساماندهی خادمان را دارد و اقدامات کاملاً مردمی در حال انجام است، این مردم مشهد هستند که همانند مردم کربلا دارند خانههایشان را با زائران شریک میشوند تا به مقام والای خادمی برسند.
شیعه دارد مهمترین تحولات خود را در عرصه جهانی پشت سر میگذارد مراسمهایی که محور آنها پیوند، یکی شدن، شناخت هم، رفع نیازها و خلأهای یکدیگر و اعتلای لحظه به لحظه فرهنگی که امید ظهور را پررنگتر میکند.
انتهای پیام