اربعین یک نماد است
اربعین ضمن این که یک حقیقت تاریخی است؛ یک نماد هم هست؛ نماد دینی و نماد ایثار. خداوند برای بقای دین خاتم، فیلمنامهای نوشته و نقش اول آن را امام حسین علیهالسلام بازی کرده است. حادثه عاشورا یک علم و نماد و پرچم است و تا روز قیامت باید بماند تا از دین، اسم و رسمی باقی بماند. اربعین، اعلان حضور و اعلام وجود است. پدیده اربعین و پیاده روی اربعین، نماد حمایت از عدالت و اعلام نپذیرفتن ظلم است. زیارت حسین علیه السلام در اربعین یک زیارت سیاسی است.
شروط کسب فضیلت زیارت امام حسین علیهالسلام
احادیثی در فضیلت زیارت ایشان ذکر میگردد. برخی از این احادیث به طور مطلق بر فضیلت زیارت امام حسین علیهالسلام تأکید دارند اما احادیثی نیز چنین روایات مطلقی را با ذکر شروطی مقید کرده است. در روایتی از امام رضا علیهالسلام چنین آمده است: «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ»؛ امام رضا علیه السلام فرمودند: هر کس اباعبدلله علیه السلام را کنار شط فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است»(تهذیب الأحکام،ج6، ص46).
در روایت دیگری، «قدامة بن مالک» از امام صادق(ع) نقل میکند که حضرت فرمود: « َمنْ زَارَ الْحُسَینَ مُحْتَسِباً لَا أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا سُمْعَةً مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ کمَا یمَضَّضُ الثَّوْبُ فِی الْمَاءِ فَلَا یبْقَی عَلَیهِ دَنَسٌ وَ یکتَبُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةٌ وَ کلَّمَا رَفَعَ قَدَماً عُمْرَةٌ».کسی که حسین علیه السلام را برای رضای خدا زیارت کند، نه برای خوش گذرانی و تفریح و نه به جهت کسب شهرت (و فخر فروشی)، گناهانش فرو میریزد، همان طور که لباس در آب شسته شده (و پاک میشود) و در نتیجه، هیچ آلودگی بر او باقی نمی ماند و با هر گامی که بر زمین میگذارد، حجّی برایش نوشته میشود و با هر قدمی که برمی دارد، عمرهای برایش ثبت میگردد.
پس با توجه به این دو روایت، میتوان گفت زیارتی مقبول میافتد که از روی خوش گذرانی و ریا نبوده، و توریستی و به هدف دستیابی به احسان مجانی و رایگان نباشد. روایت دیگری وجود دارد که باید به آن نیز توجه کرد. «دخلتُ علَيهِ فقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنّ الحسينَ قد زارَهُ الناسُ مَن يَعرِفُ هذا الأمرَ و مَن يُنكِرُهُ ، و رَكِبَت إلَيهِ النِّساءُ ، و وَقَعَ حالُ الشُّهرَةِ، و قدِ انقَبَضتُ مِنهُ لِما رَأيتُ مِن الشُّهرَةِ. قالَ : فَمَكَثَ مَلِيّا لا يُجِيبُني، ثُمّ أقبَلَ عَلَيَّ فقالَ : يا عِراقِيُّ، إن شَهَرُوا أنفسَهُم فلا تَشهَرْ أنتَ نَفسَكَ ، فوَ اللّه ِ ما أتَى الحسينَ آتٍ عارِفا بِحَقِّهِ إلاّ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ و ما تَأخَّرَ» خدمت امام كاظم عليه السلام رسيدم و عرض كردم: فدايت شوم ! مردم، چه آنهايى كه به اين امر(امامت) معتقدند و چه آنان كه منكرند، به زيارت حسين عليه السلام مىروند و [حتى ]زنان، سواره براى زيارت، رهسپار مى شوند و حالت شهرت به وجود آمده است و من به علّت ترس از شهرت، از رفتن به زيارت باز ايستادهام. حضرت لختى درنگ كرد و جوابم را نداد. سپس رو به من كرد و فرمود: اى مرد عراقى! اگر آنها خودشان را شهره مى كنند ، تو خود را شهره مساز . به خدا قسم هر كس با شناخت و آگاهى به حق حسين، به زيارت او رود ، خداوند گناهان گذشته و آينده او را ببخشد.
در جمع این روایات باید گفت که زیارت حسین علیه السلام به ویژه در اربعین بسیار مهم است. هر چند زیارت اربعین دارای آسیبهایی نیز هست اما نباید ترک شود. باید از این مراسم آسیب زدایی کرده، خودمان را اصلاح کنیم، و اخلاص را رعایت نماییم و در عین حال در این مراسم شرکت کنیم.
امتیازات و ویژگیهای مراسم اربعین
یک؛ نماد قدرت مداری تشیع: این واقعه، به دلیل وسعت، خودش خبر ساز است. در سالهای گذشته، اگر چه رسانههای جمعی استکباری تلاش میکردند تا این حادثه مهم را پوشش ندهند؛ اما به سبب عظیم بودن این مراسم، این رسانهها چارهای جز انعکاس آن نداشتند. معرفی حرکت بزرگ حسینی باعث میشود تا تشیع به صورت مثبت به جهان معرفی شود.
دو؛ مراسم اربعین جزئی از «مناسک تقویت» است. ما دو نوع مناسک داریم؛ مناسک گذار و مناسک تقویت. مناسکی همچون ازدواج، و عزاداری از جمله مناسک گذار هستند. در مناسک تقویت، هنجارها تقویت میشوند. در مراسم اربعین، انبوهی از مؤمنان در کنار یکدیگر جمع شده و دوباره با تمام آموزههای شیعی و با امام حسین علیه السلام پیمان میبندند و شیعه را تقویت مینمایند.
سه؛ در مناسک، انسانها دگرگون میشوند. افراد حاضر در مراسم اربعین، در این چند روز حالتی مؤمنانه و عرفانی پیدا کرده و دنیا را به گونهای دیگر میبینند. در این حالت، مراسم اربعین به تبلور خوبیها و فضایل اخلاقی انسانها کمک میکند. برخی فضایل اخلاقی که در طول این مراسم در وجود انسانها رشد میکنند عبارتند از: یکم) تواضع و خودشکنی اخلاقی. دوم) احترام و اعتماد، و تمرین اعتماد اجتماعی: مراسم اربعین به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شده است. اعتماد و امنیت بین آحاد جامعه از مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی هستند که هر دو در این مراسم دیده میشوند. سوم) عطوفت و مهربانی و کمک به یکدیگر: در مراسم اربعین، فضیلتها به منصه ظهور میرسند. چهارم) اهتمام به نماز و نماز اول وقت. پنجم) اعتماد به روحانیت. ششم) قلوب منکسر و آماده و نرم شدن دلها برای پذیرش حق. هفتم) ریاضت و ورزش: پیاده روی خودش یک ریاضت و ورزش است.
هشتم) با توجه به گستردگی و وسعت مراسم اربعین، آنجا نوعی گم گشتگی برای انسان پیش میآید همانند مراسم حج. با کمک این گم گشتگی است که یک «حوزه عمومی»(public sphere) شکل میگیرد و همه انسانها در آن مکان و آن زمان برابر میشوند. در این حالت، انسانها در وضعی ناشناخته و برابر و یکسان به سمت حسین علیه السلام حرکت میکنند. چنین حالت معنوی برای تقویت نفس بسیار حیاتی است. فضایل دیگر این مراسم عبارتند از: شادابی روحی؛ قناعت و اکتفا به حداقل خوراک و حداقل مکان برای استراحت؛ امانت و حفظ حریم دیگران.
آسیبهای مراسم اربعین
همه زیباییها، زشتیهایی نیز دارند. آسیب در ذات این عالم ناسوت است و همه پدیدهها پس از مدتی گرایش به اندراس پیدا میکنند. دین اسلام نیز گرایش به انحراف داشت که حسین علیهالسلام آن را اصلاح فرمود. برخی از آسیبهای مراسم اربعین عبارتند از: یکم) خودنمایی و معرکه گیری برخی از افراد و جریانها: در این مراسم با شکوه، عدهای حزب بازی میکنند و به ویژه بعضی از گروههای مذهبی به طور مثال مرجع خود را به رخ دیگران میکشند. عدهای نیز در خدماتی که ارائه میدهند به رقابت با دیگران میپردازند.
دوم) اختلافات مذهبی و حرکاتی که به تفرقه منجر میگردند. سوم) کارناوالی شدن و بروز گرایشهای پوپولیستی در این مراسم. به طور مثال برخی از حرکات و سنن جدید توسط افراد ناآگاه ایجاد شده و توسط دیگران تقلید و ترویج میگردد.
چهارم) اختلاط زن و مرد. پنجم) افراط و رقابت در احسان و اکرام و تفاخر به کریم بودن. ششم) حضور و فعالیت مدعیان دروغین مهدویت در طول مسیر پیاده روی اربعین. هفتم) بروز تذلل و تواضع به نحوی که موجب وهن شیعه میگردد. هشتم) لعن علنی و آشکار که با عنایت به حضور برادران اهل سنت در پیاده روی اربعین باید برای آن راه حلی ارائه داد. نهم) تأکید بر گرایشهای ملی و دوگانه عرب-عجم و ایرانی-عراقی. دهم) دولتی شدن مراسم اربعین؛ در برخی مواقع، عراقیها احساس میکنند که ایرانیها در صدد هستند تا میزبانی را ازآنها بگیرند. دولتی شدن مناسک سهم مهلکی است و دولت فقط باید در زمینهها و زیرساختها کمک نماید اما در محتوا و فرهنگ دخالت نکند. مراسم باید مردمی باشد نه دولتی و توسط خود مردم اداره شود. دولت نباید در صدد یکسان سازی مراسم برآید و الگوی واحد ایجاد کند. یازدهم) عدم امکان ارتباطات و تعامل بین نخبگان ایرانی و عراقی. دوازدهم) اسراف که ریشه در تفاخر عربی و قوم مداری ایرانی دارد.
سیزدهم) ایجاد مراسمهای موازی: معمولاً پدیدههای جمعی حالت اشاعهای دارند مثلاً مراسم پیاده روی در روز اربعین از حرم حضرت معصومه(س) تا جمکران، و یا از میدان امام حسین علیه السلام تهران تا حرم عبدالعظیم حسنی(ع). این گونه مناسک سازی مفید نبوده و منسک اصلی را تضعیف میکند. بدترین راه تضعیف مراسم اربعین، تولید جایگزین و نسخه بدل برای آن است. دهه سازی نیز مخرب است. اگر این دهههای عزاداری زیاد شوند؛ از ابهت و تأثیر آنها کاسته میشود. معمولاً مناسک باید در یک زمان خاص، و در یک مکان خاص و با مختصات خاص برگزار شود. مراسم اربعین مربوط به کشور عراق است و در کنار حرم حسین علیهالسلام معنا دارد نه در جایی دیگر.
چهاردهم) ترویج خرافات آسیب دیگر این مراسم است. مناسک چون انسانها را دگرگون میکند و احساسات آنها را به اوج میرساند؛ باعث میشود تا پذیرندگی افراد زیاد شده و زمینه برای فهم و پذیرش خرافه زیاد گردد. پانزدهم) عدم رعایت بهداشت در بعضی موقعیتها. شانزدهم) غلو و استفاده ابزاری از عوام الناس و مبالغه در نشان دادن و کثرت زائران حسینی. هفدهم) قوم مداری: در این مراسم دعاوی قومگرایانه نباید شکل بگیرد و در آن فضا گفتمان عوض شده و همه باید یا زائر الحسین علیه السلام شوند و یا خادم الحسین(ع).