در ادامه همراهي با كاروان امدادي عاشقان حسيني (ع)، ۲۴ خودرو امدادي و آمبولانس به همراه حدود ۶۰ نجاتگر پس از گذراندن ۱۰۵۰ كيلومتر و عبور از استانهاي مختلف كشور، وارد شهر نجف ميشوند، شهري كه نماد شجاعت و عدالت عليابن ابيطالب (ع) است.
در طول اين سفر طولاني هر كدام از مردمان شهرها با مشاهده آمبولانسهاي هلال كه مزين به پرچمها و گل واژههاي حسيني بود جلوههاي از عشق به اهل بيت (ع) را نشان ميدادند، به طوري كه همانند سالهاي دفاع مقدس كه از رزمندگان استقبال ميكردند، هر جا كه اين كاروان حضور مييافت مورد لطف و محبت شيفتگان اهل بيت قرار ميگرفت.
صحنههاي ديدني استقبال از كاروان عاشقان حسيني در داخل و خارج ايران متفاوت بود، در داخل كشور مردم خواستار التماس دعا و نايب زيارتي بودند ولي در كشور عراق و به خصوص در جادههاي منتهي به نجف؛ زائران درخواست كمكهاي پزشكي و حتي انتقالشان را داشتند، به طوري كه به گفته برخي از امدادگران «چه خوب بود كه ما در مرز مهران و در اين مسير تا نجف براي ارائه خدمات مستقر ميشديم» به واقع يكي از گرفتاريهاي زائران پس از عبور از منطقه مهران و جاده منتهي به نجف بود.
در طول مسير زميني به قصد نجف، ۲۴ خودروي امدادي و آمبولانس ايراني با چراغهاي گردون روشن و با همراهي و اسكرت نيروهاي امنيتي و نظامي عراقي؛ چشمان هر بيننده را به خود جلب ميكردند به طوري كه در مسير راه، از نظاميها گرفته تا مردم عادي در مقابل موكبها به اعضاي داخل آمبولانسها، نذوراتي توزيع ميكردند.
سفر با آدمهايي كه عمرشان را در جادهها، حوادث و بحرانها گذراندهاند مسلما تجربه منحصر به فردي براي هر كسي است؛ از نجاتگري كه عراق را دوست ندارد، زيرا سالها اين كشور با همنوعانش جنگيد و خودش امروز جانباز آن روزهاست، از راننده امدادي كه در دهه ۶۰ در مقابل همين مردماني كه امروز از او پذيرايي ميكنند براي دفاع از مردمان سرزمينش ايستادگي كرد و دهها خاطره ديگر ولي خاطره انگيزترين لحظه در سرزمين بينالنهرين و در داخل خودروهاي امدادي، زماني بود كه هرازگاهي بيسيمهاي آمبولانس نجواي گرم مداحي از كلام امدادگران در داخل خودروها ميپيچيد.
همچنان كه خودروها و آمبولانسها در مسير جاده به سمت نجف در حال حركت بودند، زائراني پيادهاي به چشم ميخوردند كه با همراه داشتن پرچم و كولهپشتي در كنار جادهها در حركت بودند ولي يكي از صحنههاي عجيب و حتي نگران كننده سوار شدن مردم بر روي كاميونهاي ۱۸ چرخ بود كه در برخي اين كاميونها به وضوع خانوادهها به همراه فرزندانشان نيز قابل رؤيت بود و هر لحظه امكان آسيب براي آنان وجود داشت ولي چه ميتوان كرد كه عشق حسين هر بلايي را براي آدمي ارزان ميكند.
پذيرايي در موكبها نيز حكايت خود را دارد، از غذاها تا خورشهايي كه بايد با دست به خوردنش رضايت بدهي؛ مردماني از تو پذيرايي ميكنند كه دستمزد خود را فقط در يك صلوات و دعا ميبينند، مزه چاي عراقي با آن شكرهاي انبوه كه با جمله ايرانيها كه فرياد ميزنند «كم كم» لذتي دارد، بوي چاي در كنار جاده اميد بسياري از عاشقان اهل بيت با هيچ چيز ديگري قابل مقايسه نيست.
يكي از همراهان افسر امنيتي و نظامي است كه عنوان ميكند از اوايل دهه ۶۰ در ايران بوده است، فارسي را به راحتي صحبت ميكند، امدادگران به دورش حلقه ميزنند و از او نسبت به مرام مردم سرزمينش ميپرسند و او نيز عنوان ميكند «اين مردم در اين ۱۰ روز براي پذيرايي زائران امام حسين (ع) كم نميگذارند در حالي كه همين مردم در روزهاي عادي شايد حاضر نباشند حتي يك چوب كبريت به شما كمك كنند اما خرج اين ۱۰ روز ميرسد، معلوم نيست از كجا ميآيد، امام حسين (ع) دنياي بركت است.
افسر امنيتي كه همچنان با صداي بلند كه يكي از ويژگيهاي مردمان سرزمينش است به توضيحات درباره نوع پذيرايي از زائران امام حسين (ع) و ايام اربعين توضيح ميدهد و به داعش نيز اشاره ميكند و ميگويد: اين را بدانيد هميشه و به خصوص در حال حاضر جنوب بغداد از امنيت كامل برخوردار است ولي شمال عراق همچون مناطقي مانند تكريت امنيت ندارد. ما شيعيان هميشه آنها را تحمل كرديم و از سخن و كلام آيتالله سيستاني تبعيت كردهايم.
افسر نظامي كه لباس شخصي بر تن دارد، در جايي از سخنش نيز اشاره ميكند كه وقتي در سرزمين عراق آمادهباش اعلام ميشود هيچ نظامي حق پوشيدن لباس شخصي ندارد، حتي نيروهاي اطلاعاتي و ايام اربعين زماني خواهد بود كه در تمام عراق آمادهباش اعلام ميشود.
در نهايت پس از عبور از مسيرهاي چندين استان داخل ايران و شهرهاي عراق خودروهاي امدادي و آمبولانسهاي هلال احمر ايران وارد شهر نجف ميشوند، شهري كه به قول عاشقانش، حيدر حيدر از هر سوي به گوش ميرسد، بارگاهي كه پس از سقوط دولت بنياميه و متفرق شدن خوارج در قرن دوم هجري، در عصر هارونالرشيد، علني شد و امروز بهترين جلوههاي عاشقي را ميتوان در حرم مولا به نظاره نشست و به واقع گذشت آن زماني كه در دوران حجاج يوسف ثقفي بر كوفه ۳ هزار قبر براي پيدا كردن آرامگاه امام اول شيعيان نبش شد ولي موفق نشدند.
استقرار نخستين كاروان امدادي عاشقان حسيني در ساختمان محقر هلال احمر نجف شكل ميگيرد، فاصله حرم نيز تا محل استقرار با پاي پياده ۳۰ تا ۴۵ دقيقه است، از چند مسير ميتوان خود را به حرم رساند كه يكي از مسيرهاي جالب و البته بايد احتياط كرد از داخل قبرستان معروف وادي السلام است. يكي از قبرستانهاي بزرگ و قديمي جهان اسلام، كه بزرگان بسياري را در خود جاي داده است. پس از عبور از قبرستان عجيب واديالسلام وارد محوطه بيروني حرم ميشوي و پس از عبور از دالانهاي منتهي به حرم كه يكي از آن مسيرها نيز بازار بزرگ نجف است انبوه زائران در مقابل در اصلي حرم امام اول شيعيان به وضوع قابل مشاهده است.
زائران نه يكي يكي بلكه انبوه انبوه با وجود گيتهاي امنيتي وارد حياط حرم ميشوند، براي ورود به داخل صحن نيز بايد كفشها را برخلاف حرمهاي ديگر كه به كفشدار در حرم ميدهند بايد بر زمين يا بر ميلهها و در نهايت بر روي سقف بيندازي، كسي هم براي داشتن تلفن همراه كاري با زائران ندارد. ورود به صحن كار آساني نيست، موج انساني در بدو ورود به صحن حرم آدمي را مانند موج به هر سوي ميكشاند «يا علي، يا علي»
منبع: خبرگزاری حج