رمضان سوم: غرور
...إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ. (سوره لقمان/ آیه ۳۳)
مجنون مغربی را آینه پیش رو بود و زیرلب حدیث نفس میکرد. فیض از سَرِ شیطنت پرسید:
به چند می ارزی ؟
گفت: ما را قیمت نی، چون از اندازه فزونیم.
فیض گفت: آینه باژگونه کن تا اندازه بینی!
مجنون آه کشید و گفت: امان از وهم و پندار.
مرشدی کو ما را دست گیرد و اندازه حقیقی نماید. آدمی اسیر خیال و پندار خویش است. مال، جمال، علم و مقام؛ چهار وسوسه خیال انگیزست که دزدانه در اندازه ما دست میبرد و امر بر ما مشتبه میشود.
فیض گفت: هول انگیزست، چاره در تربیت است!
مغربی گفت: باید جان آدمی فربه شود تا در دام اوهام چارگانه نیفتد. غرور؛ آینهی کاستیهای درون ماست. آدمی اگر سرشارست، طعمه غرور ناپایدار نیست. مال و جمال در بند زوال، علم میراث گذشتگان و مقام مایه هلاک است.
فیض گفت: غفرالله لک، وسوسه پنجمی هم بیافزا و آن توهم تقواست. آه از غرور عبادت !
- حمید احمدی
- ----------------------
- فضائل القوم فی شوارق الصوم / اخلاق عامه در روشنای روزه